بررودکریز
بررودکریز

بررودکریز

جای‌ خالی آیت‌ الله «میانجی‌ گر»


کد خبر: ۴۰۸۱۱۶
۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۲


جای‌ خالی آیت‌ الله «میانجی‌ گر»


هنوز سال‌های زیادی از نبودن و درگذشت آیت‌الله اعتدال‌گرای اصول‌گرایان نمی‌گذرد اما جای خالی او هرآنجا که زمزمه انتخابات و وحدت است، آشکارا حس می‌شود. آیت‌الله مهدوی‌کنی نماد وحدت اصول‌گرایانه بود.
امتیاز خبر: 18 از 100 تعداد رای دهندگان 397
خبرآنلاین: هنوز سال‌های زیادی از نبودن و درگذشت آیت‌الله اعتدال‌گرای اصول‌گرایان نمی‌گذرد اما جای خالی او هرآنجا که زمزمه انتخابات و وحدت است، آشکارا حس می‌شود. آیت‌الله مهدوی‌کنی نماد وحدت اصول‌گرایانه بود.

اگر سیاست را از وجه درست و اخلاقی آن دنبال کنیم و آنگاه در میان سیاست ورزان معاصر دنبال افرادی باشیم که سیاست از نگاه آنان از همین رهگذر معنا می یابد حتما باید فردی مانند آیت الله مهدوی کنی را در صدر چنین فهرستی قرار داد.یک انقلابی که اخلاق را فدای سیاست نکرد.

او سیاستمدار الگوی زمانه ما بود. سوال این است؛ چرا آیت الله مهدوی کنی از یگانه های عصر ما شده است؟ چرا چنین شده که محبوبیت او تنها در یک جناح و یک طیف خلاصه نشده و هنوز که هنوز است وقتی می خواهند از چگونه بودن در دنیای سیاست مثال بزنند یک سو را که جانب اخلاق گرایان و فضیلت پیشگان است به او نسبت می دهند و آن سمت دیگرش را به اهل نقص و خسران ؟

پس در مقام سخن و تحلیل آنجا که بحث بر سر چگونگی زیست سیاسی و چرایی برتری این آیت الله اخلاق گراست باید به برجستگی‌های هویت سیاسی او اشاره کرد و البته به این پرداخت که اکنون اصولگرایان چگونه می توانند از میراث آیت الله برای سیاست ورزی خود بهره برند.

آیت الله از حوزه تا کارگزاری نظام
« کلاس اول که رفتم معلمم آذربایجانی و ترک زبان بود، روز اول گفت بچه ها من می خواهم نماز شما را درست کنم. معلم های آن زمان اکثرا آدمهای متدینی بودند. او به بچه ها گفت حمد و سوره را بخوانید. من چون در خانواده یاد گرفته بودم بهتر از بقیه خواندم حتی قرائتم هم تا حدودی خوب بود. وقتی همه بچه ها خواندند به من گفت تو ملا می شوی. گذشت تا روزی که من شاید 18 سال سن داشتم. اولین شبی که در کن در حسینیه محله خودمان( محله بزرگ کن- محله سرآسیا) منبر رفتم، یک روحانی بود که از اصفهان می آمد و منبر می رفت. آن شب به من گفت منبر برو، گفتم من بلد نیستم و تا حالا منبر نرفتم گفت حالا برو و یک چیزی بگو.
الان بروی یاد میگیری و اگر خراب هم بکنی همه میدانند تازه کاری، خودت هم ناراحت نمیشوی. اما اگر درس خواندی و ملا شدی و بعد منبر رفتی و خراب کردی دیگر تا آخر نمی توانی منبر بروی و آن موقع توقع مردم هم از تو بیشتر است. من منبر رفتم، یک منبر 8 دقیقه ای و یک مسئله شرعی گفتم و قسمتی از یک خطبه امیرالمومنین را خواندم و یک روضه هم خواندم و پایین آمدم. دیدم یک پیرمردی با فاصله زیاد به من می گوید: فلانی مرا می شناسی؟ گفتم نه یادم نیست.گفت من معلم کلاس اولت هستم، بهت گفتم ملا می شی.» این روایتی است به زبان آیت الله مهدوی کنی از زندگی خودش . روحانی با تقوا و اخلاق مداری که حالا دو سال از رحلتش می گذرد اما همچنان فضیلت هایش نقل محافل است.

محمدرضا مهدوی کنی در سال 1310 در قریه کن (حومه تهران) به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در کن و تهران و 3 سال دروس حوزوی در مدرسه علمیه مرحوم برهان، عازم قم شد. روحانی جوان تا سال 1340 در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آیات: حاج شیخ عبدالجواد سده‌ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیت‌الله العظمی بروجردی، امام خمینی (ره)، آیه‌الله العظمی گلپایگانی تلمذ کرد.

با درگذشت آیت‌الله بروجردی، به تهران بازگشت و در ادامه مبارزات خود علیه طاغوت که از 18 سالگی و در زمان آیت الله بروجردی شروع کرده بود، در نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شرکتی فعال و موثر داشت.آیت الله مهدوی کنی پیش از پیروزی انقلاب از سوی حضرت امام (ره) به عضویت شورای انقلاب درآمد و پس از پیروزی نیز عهده‌دار مسؤولیت‌‌های حساس و گوناگونی نظیر سرپرست کمیته انقلاب اسلامی، عضو شورای نگهبان، وزارت کشور در زمان نخست وزیری شهید رجایی و شهید باهنر، نخست وزیری پس از شهادت رجایی و باهنر، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئول ستاد رسیدگی به مناطق جنگ زده، عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد شد.

آیت الله در ادوار مختلف مورد اعتماد بود . همه او را قبول داشتند . هر جا که باید فرد امین و البته کاردان را بر می گزیدند او گزینه اول بود. همه می دانیم که امام راحل رحمت الله علیه در مورد افراد، بسیار با احتیاط نظر می دادند و کسی را مطلقاً تایید نمی کردند تا بعدها مورد سوء استفاده قرار نگیرد، اما در سال 1359 که آیت الله مهدوی کنی در کابینه شهید رجایی به وزارت کشور برگزیده شد، در مورد آیت الله مهدوی کنی جمله ای فرمودند که این کلام فقط به او منحصر بود و هرگز در مورد کسی دیگر تکرار نشد. حضرت امام در سخنان خود فرمودند: «وزارت کشور از وزارتخانه‏ هاى بسیار وسیع است و بحمد اللَّه در رأسش هم آقاى مهدوى واقع شدند که خوب ما از سابق ایشان را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان.»

آیت الله مهدوی کنی دبیری جامعه روحانیت مبارز تهران،رئیس دانشگاه امام صادق (ع)،عضویت و ریاست مجلس خبرگان رهبری،تولیت مدرسه علمیه مروی تهران؛ از سوی حضرت امام خمینی(ره) را نیز بر عهده داشت .

چرا آیت الله، ماندگار شد ؟
حالاباید به این پرداخت که آیت الله مهدوی کنی چگونه حتی بعد از رحلت همچنان به عنوان یک الگو برای اهل سیاست مطرح است و باید به دنبال پاسخی برای این سوال بود که آیت الله چه میراثی برای سپهر سیاست ایران به ارث گذاشته است. باید دوران سیاست ورزی او را مرور کرد و به این نتیجه رسید که آیت الله در شرایط مختلف چه روشی برگزیده است. یکی از نکات جالب زندگی سیاسی آیت الله مهدوی کنی نوع مواجهه او با رقیب است.

در فصل پنجم کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی، موضع او پس از شکست اصولگرایان در انتخابات سال 76 چنین بیان شده : «من و جمعی از دوستان جامعه روحانیت بعد از انتخابات ریاست جمهوری هفتم و انتخاب رئیس جمهور، خدمت آقا رفتیم و صحبت کردیم. من خدمت آقا عرض کردم ما وظیفه‌ای داشتیم، کارمان را انجام دادیم. اینک که انتخابات برگزار شد و نامزد ما رای نیاورد ما در اینجا می‌توانیم یکی از این سه گزینه را انتخاب کنیم:یکی اینکه بایستیم، بگوییم ما این انتخاب را قبول نداریم، زیرا انتخابات مردود است و ما آن را قبول نداریم، رای مردم را هم قبول نداریم، به نظر می‌آید که این گزینه عقلایی نمی‌باشد بالاخره مردم رای داده‌اند، پس ما نمی‌توانیم بگوییم قبول نداریم.دوم اینکه ما بگوییم که مردم رای داده‌اند و رئیس جمهور منتخب هم رای آورده، رای مردم را هم قبول داریم و با ایشان همکاری می‌کنیم و از نظرمان هم برگشتیم.
این هم یک نظر یعنی در واقع اعتراف به اشتباه کنیم و از گناه و خطای خودمان توبه نماییم. ما چنین کاری را هم نمی‌کنیم، ما ایشان را گزینه‌ای برتر نمی‌دانستیم.گزینه سوم، آنکه طبق قانون به آرای مردم احترام می گذاریم تا حدی که لازم باشد برای احترام به آرای مردم و حفظ نظام، همکاری می‌کنیم ولی درعین حال از نظام اسلامی پاسداری می‌کنیم و در سنگرهای خود با دیده‌بانی دقیق، مراقب اوضاع هستیم و هرگاه برای انقلاب احساس خطر کنیم، شلیک خواهیم کرد.»

آیت الله مهدوی کنی صادق بود هم با خود هم با رقیب و هم با مردم. این مهمترین برداشتی است که میتوان از رفتار سیاسی او در نیمه دهه هفتاد داشت آنهم درست در شرایطی که برخلاف پیش بینی ها ، راستگرایان قدرت را در یک قدمی رسیدن به آن از دست داده بودند .

وحدت؛ کلید واژه مهم آیت الله
اگر بنا باشد به درستی و از سر صداقت به آسیب شناسی علت افول قدرت اصولگرایان در چند سال اخیر بپردازیم ، یعنی دقیقا آنچه که باعث شد اصولگرایان در پارلمان و دولت با وضعیت فعلی مواجه باشند حتما باید به زمینه های ایجاد چند نظری بپردازیم و اینکه چه کسانی و چکونه بر طبل اختلاف کوبیدند. باید به دوران مجلس نهم بازگردیم؛ زمانی که دامنه اختلاف میان اصولگرایان افزایش یافت. درست در همین شرایط بود که آیت‌الله مهدوی کنی هشدار جدی به جبهه پایداری داد و در تبیین وحدت اصولگرایان در آن مقطع زمانی گفت: «مراد بنده آن است که همه باید با هم باشند و از تفرقه بپرهیزند، لذا توصیه می‌کنم همه در مسیر وحدت قرار گیرند، هرچند تأکید می‌کنم که معنای وحدت، یکی شدن نظرات و سلیقه‌ها نیست»

اما پایداری آنان بر لیست مجزا باعث شد که اصولگرایان به دو گروه جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری انقلاب اسلامی تقسیم شوند و آیت‌الله مهدوی کنی در مرثیه اختلاف میان اصولگرایان اظهار داشت «ما ورود پیدا کردیم تا در راستای اتحاد برادران اصولگرا، جبهه متحدی تشکیل شود؛ لکن عده‌ای اجازه ندادند این اتفاق مبارک به‌درستی صورت پذیرد و این یک جبهه تبدیل شد به 13 جبهه.»

اصولگرایان اگر چه که در آن انتخابات اکثریت پارلمان را به دست آوردند اما ساز جدایی پایداری ها و عدم توجه آن ها به هشدارهای آیت الله مهدوی کنی موجب شد تا زمینه های شکاف میان اصولگرایان فراهم شود . شکافی که تعمیقش توسط پایداری ها موجب شد اصولگرایان هم انتخابات سال 92 را واگذار کنند و هم در انتخابات مجلس دهم در تهران با نتیجه غیر قابل تصور روبرو شوند.

حالا اینجا در آستانه انتخاباتی دیگر جای خالی آیت الله به عیان حس می شود. اصولگرایان اکنون مواجه اند با محصول بذر اختلافاتی که نوپدیدهایی مانند پایداری کاشتند و هرگز هم حاضر نشدند خود را با الگوی روحانی اخلاق گرا و سیاستمداری همچون آیت الله مهدوی کنی وفق دهند . هر چه هست اکنون اصولگرایان باید به روش های آیت الله بازگردند . صداهای عجیبی شنیده میشود . گویی نوپدیدهای اصولگرا باز نسخه واگرایی پیچیده اند و برای رفتن به راه دیگر بهانه های تازه تئوریزه می کنند . تا سخن از وحدت به میان می آید از کثرت می گویند و برهان ناچسب جور می کنند . اکنون حتما نوبت خردگرایان است . رسم سیاست ورزی آیت الله باید زنده شود . باید به دوران آیت الله مهدوی کنی بازگردیم. زنده باد اخلاق!





Image result
Image result
Image result





جای‌ خالی آیت‌ الله «میانجی‌ گر»


کد خبر: ۴۰۸۱۱۶
۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۲


جای‌ خالی آیت‌ الله «میانجی‌ گر»


هنوز سال‌های زیادی از نبودن و درگذشت آیت‌الله اعتدال‌گرای اصول‌گرایان نمی‌گذرد اما جای خالی او هرآنجا که زمزمه انتخابات و وحدت است، آشکارا حس می‌شود. آیت‌الله مهدوی‌کنی نماد وحدت اصول‌گرایانه بود.
امتیاز خبر: 18 از 100 تعداد رای دهندگان 397
خبرآنلاین: هنوز سال‌های زیادی از نبودن و درگذشت آیت‌الله اعتدال‌گرای اصول‌گرایان نمی‌گذرد اما جای خالی او هرآنجا که زمزمه انتخابات و وحدت است، آشکارا حس می‌شود. آیت‌الله مهدوی‌کنی نماد وحدت اصول‌گرایانه بود.

اگر سیاست را از وجه درست و اخلاقی آن دنبال کنیم و آنگاه در میان سیاست ورزان معاصر دنبال افرادی باشیم که سیاست از نگاه آنان از همین رهگذر معنا می یابد حتما باید فردی مانند آیت الله مهدوی کنی را در صدر چنین فهرستی قرار داد.یک انقلابی که اخلاق را فدای سیاست نکرد.

او سیاستمدار الگوی زمانه ما بود. سوال این است؛ چرا آیت الله مهدوی کنی از یگانه های عصر ما شده است؟ چرا چنین شده که محبوبیت او تنها در یک جناح و یک طیف خلاصه نشده و هنوز که هنوز است وقتی می خواهند از چگونه بودن در دنیای سیاست مثال بزنند یک سو را که جانب اخلاق گرایان و فضیلت پیشگان است به او نسبت می دهند و آن سمت دیگرش را به اهل نقص و خسران ؟

پس در مقام سخن و تحلیل آنجا که بحث بر سر چگونگی زیست سیاسی و چرایی برتری این آیت الله اخلاق گراست باید به برجستگی‌های هویت سیاسی او اشاره کرد و البته به این پرداخت که اکنون اصولگرایان چگونه می توانند از میراث آیت الله برای سیاست ورزی خود بهره برند.

آیت الله از حوزه تا کارگزاری نظام
« کلاس اول که رفتم معلمم آذربایجانی و ترک زبان بود، روز اول گفت بچه ها من می خواهم نماز شما را درست کنم. معلم های آن زمان اکثرا آدمهای متدینی بودند. او به بچه ها گفت حمد و سوره را بخوانید. من چون در خانواده یاد گرفته بودم بهتر از بقیه خواندم حتی قرائتم هم تا حدودی خوب بود. وقتی همه بچه ها خواندند به من گفت تو ملا می شوی. گذشت تا روزی که من شاید 18 سال سن داشتم. اولین شبی که در کن در حسینیه محله خودمان( محله بزرگ کن- محله سرآسیا) منبر رفتم، یک روحانی بود که از اصفهان می آمد و منبر می رفت. آن شب به من گفت منبر برو، گفتم من بلد نیستم و تا حالا منبر نرفتم گفت حالا برو و یک چیزی بگو.
الان بروی یاد میگیری و اگر خراب هم بکنی همه میدانند تازه کاری، خودت هم ناراحت نمیشوی. اما اگر درس خواندی و ملا شدی و بعد منبر رفتی و خراب کردی دیگر تا آخر نمی توانی منبر بروی و آن موقع توقع مردم هم از تو بیشتر است. من منبر رفتم، یک منبر 8 دقیقه ای و یک مسئله شرعی گفتم و قسمتی از یک خطبه امیرالمومنین را خواندم و یک روضه هم خواندم و پایین آمدم. دیدم یک پیرمردی با فاصله زیاد به من می گوید: فلانی مرا می شناسی؟ گفتم نه یادم نیست.گفت من معلم کلاس اولت هستم، بهت گفتم ملا می شی.» این روایتی است به زبان آیت الله مهدوی کنی از زندگی خودش . روحانی با تقوا و اخلاق مداری که حالا دو سال از رحلتش می گذرد اما همچنان فضیلت هایش نقل محافل است.

محمدرضا مهدوی کنی در سال 1310 در قریه کن (حومه تهران) به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در کن و تهران و 3 سال دروس حوزوی در مدرسه علمیه مرحوم برهان، عازم قم شد. روحانی جوان تا سال 1340 در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آیات: حاج شیخ عبدالجواد سده‌ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیت‌الله العظمی بروجردی، امام خمینی (ره)، آیه‌الله العظمی گلپایگانی تلمذ کرد.

با درگذشت آیت‌الله بروجردی، به تهران بازگشت و در ادامه مبارزات خود علیه طاغوت که از 18 سالگی و در زمان آیت الله بروجردی شروع کرده بود، در نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شرکتی فعال و موثر داشت.آیت الله مهدوی کنی پیش از پیروزی انقلاب از سوی حضرت امام (ره) به عضویت شورای انقلاب درآمد و پس از پیروزی نیز عهده‌دار مسؤولیت‌‌های حساس و گوناگونی نظیر سرپرست کمیته انقلاب اسلامی، عضو شورای نگهبان، وزارت کشور در زمان نخست وزیری شهید رجایی و شهید باهنر، نخست وزیری پس از شهادت رجایی و باهنر، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئول ستاد رسیدگی به مناطق جنگ زده، عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد شد.

آیت الله در ادوار مختلف مورد اعتماد بود . همه او را قبول داشتند . هر جا که باید فرد امین و البته کاردان را بر می گزیدند او گزینه اول بود. همه می دانیم که امام راحل رحمت الله علیه در مورد افراد، بسیار با احتیاط نظر می دادند و کسی را مطلقاً تایید نمی کردند تا بعدها مورد سوء استفاده قرار نگیرد، اما در سال 1359 که آیت الله مهدوی کنی در کابینه شهید رجایی به وزارت کشور برگزیده شد، در مورد آیت الله مهدوی کنی جمله ای فرمودند که این کلام فقط به او منحصر بود و هرگز در مورد کسی دیگر تکرار نشد. حضرت امام در سخنان خود فرمودند: «وزارت کشور از وزارتخانه‏ هاى بسیار وسیع است و بحمد اللَّه در رأسش هم آقاى مهدوى واقع شدند که خوب ما از سابق ایشان را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان.»

آیت الله مهدوی کنی دبیری جامعه روحانیت مبارز تهران،رئیس دانشگاه امام صادق (ع)،عضویت و ریاست مجلس خبرگان رهبری،تولیت مدرسه علمیه مروی تهران؛ از سوی حضرت امام خمینی(ره) را نیز بر عهده داشت .

چرا آیت الله، ماندگار شد ؟
حالاباید به این پرداخت که آیت الله مهدوی کنی چگونه حتی بعد از رحلت همچنان به عنوان یک الگو برای اهل سیاست مطرح است و باید به دنبال پاسخی برای این سوال بود که آیت الله چه میراثی برای سپهر سیاست ایران به ارث گذاشته است. باید دوران سیاست ورزی او را مرور کرد و به این نتیجه رسید که آیت الله در شرایط مختلف چه روشی برگزیده است. یکی از نکات جالب زندگی سیاسی آیت الله مهدوی کنی نوع مواجهه او با رقیب است.

در فصل پنجم کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی، موضع او پس از شکست اصولگرایان در انتخابات سال 76 چنین بیان شده : «من و جمعی از دوستان جامعه روحانیت بعد از انتخابات ریاست جمهوری هفتم و انتخاب رئیس جمهور، خدمت آقا رفتیم و صحبت کردیم. من خدمت آقا عرض کردم ما وظیفه‌ای داشتیم، کارمان را انجام دادیم. اینک که انتخابات برگزار شد و نامزد ما رای نیاورد ما در اینجا می‌توانیم یکی از این سه گزینه را انتخاب کنیم:یکی اینکه بایستیم، بگوییم ما این انتخاب را قبول نداریم، زیرا انتخابات مردود است و ما آن را قبول نداریم، رای مردم را هم قبول نداریم، به نظر می‌آید که این گزینه عقلایی نمی‌باشد بالاخره مردم رای داده‌اند، پس ما نمی‌توانیم بگوییم قبول نداریم.دوم اینکه ما بگوییم که مردم رای داده‌اند و رئیس جمهور منتخب هم رای آورده، رای مردم را هم قبول داریم و با ایشان همکاری می‌کنیم و از نظرمان هم برگشتیم.
این هم یک نظر یعنی در واقع اعتراف به اشتباه کنیم و از گناه و خطای خودمان توبه نماییم. ما چنین کاری را هم نمی‌کنیم، ما ایشان را گزینه‌ای برتر نمی‌دانستیم.گزینه سوم، آنکه طبق قانون به آرای مردم احترام می گذاریم تا حدی که لازم باشد برای احترام به آرای مردم و حفظ نظام، همکاری می‌کنیم ولی درعین حال از نظام اسلامی پاسداری می‌کنیم و در سنگرهای خود با دیده‌بانی دقیق، مراقب اوضاع هستیم و هرگاه برای انقلاب احساس خطر کنیم، شلیک خواهیم کرد.»

آیت الله مهدوی کنی صادق بود هم با خود هم با رقیب و هم با مردم. این مهمترین برداشتی است که میتوان از رفتار سیاسی او در نیمه دهه هفتاد داشت آنهم درست در شرایطی که برخلاف پیش بینی ها ، راستگرایان قدرت را در یک قدمی رسیدن به آن از دست داده بودند .

وحدت؛ کلید واژه مهم آیت الله
اگر بنا باشد به درستی و از سر صداقت به آسیب شناسی علت افول قدرت اصولگرایان در چند سال اخیر بپردازیم ، یعنی دقیقا آنچه که باعث شد اصولگرایان در پارلمان و دولت با وضعیت فعلی مواجه باشند حتما باید به زمینه های ایجاد چند نظری بپردازیم و اینکه چه کسانی و چکونه بر طبل اختلاف کوبیدند. باید به دوران مجلس نهم بازگردیم؛ زمانی که دامنه اختلاف میان اصولگرایان افزایش یافت. درست در همین شرایط بود که آیت‌الله مهدوی کنی هشدار جدی به جبهه پایداری داد و در تبیین وحدت اصولگرایان در آن مقطع زمانی گفت: «مراد بنده آن است که همه باید با هم باشند و از تفرقه بپرهیزند، لذا توصیه می‌کنم همه در مسیر وحدت قرار گیرند، هرچند تأکید می‌کنم که معنای وحدت، یکی شدن نظرات و سلیقه‌ها نیست»

اما پایداری آنان بر لیست مجزا باعث شد که اصولگرایان به دو گروه جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری انقلاب اسلامی تقسیم شوند و آیت‌الله مهدوی کنی در مرثیه اختلاف میان اصولگرایان اظهار داشت «ما ورود پیدا کردیم تا در راستای اتحاد برادران اصولگرا، جبهه متحدی تشکیل شود؛ لکن عده‌ای اجازه ندادند این اتفاق مبارک به‌درستی صورت پذیرد و این یک جبهه تبدیل شد به 13 جبهه.»

اصولگرایان اگر چه که در آن انتخابات اکثریت پارلمان را به دست آوردند اما ساز جدایی پایداری ها و عدم توجه آن ها به هشدارهای آیت الله مهدوی کنی موجب شد تا زمینه های شکاف میان اصولگرایان فراهم شود . شکافی که تعمیقش توسط پایداری ها موجب شد اصولگرایان هم انتخابات سال 92 را واگذار کنند و هم در انتخابات مجلس دهم در تهران با نتیجه غیر قابل تصور روبرو شوند.

حالا اینجا در آستانه انتخاباتی دیگر جای خالی آیت الله به عیان حس می شود. اصولگرایان اکنون مواجه اند با محصول بذر اختلافاتی که نوپدیدهایی مانند پایداری کاشتند و هرگز هم حاضر نشدند خود را با الگوی روحانی اخلاق گرا و سیاستمداری همچون آیت الله مهدوی کنی وفق دهند . هر چه هست اکنون اصولگرایان باید به روش های آیت الله بازگردند . صداهای عجیبی شنیده میشود . گویی نوپدیدهای اصولگرا باز نسخه واگرایی پیچیده اند و برای رفتن به راه دیگر بهانه های تازه تئوریزه می کنند . تا سخن از وحدت به میان می آید از کثرت می گویند و برهان ناچسب جور می کنند . اکنون حتما نوبت خردگرایان است . رسم سیاست ورزی آیت الله باید زنده شود . باید به دوران آیت الله مهدوی کنی بازگردیم. زنده باد اخلاق!





Image result
Image result
Image result





عکس/ تشییع پیکر شهید مدافع حرم در مشهد


مشرق*
کد خبر:
۶۴۵۴۳۲
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۵


عکس/ تشییع پیکر شهید مدافع حرم در مشهد

پیکر پاک شهید محسن خاوری که در استان حلب سوریه به شهادت رسیده بود در مشهد مقدس تشییع شد.پیکر این شهید مدافع حرم از مقابل حسینیه پیروان دین نبوی مشهد تا حرم رضوی بر روی دست مردم این شهر تشییع شد و پس از برگزاری نماز میت در صحن آزادی و مراسم عزاداری در قطعه ۱۵ گلزار شهدای بهشت رضای مشهد مقدس به خاک سپرده شد.



بازدید : 0

رئیس اتاق اصناف در همایش سراسری مدیران سازمان تعزیرات حکومتی:


1335 |

,









رئیس اتاق اصناف ایران در همایش سراسری مدیران سازمان تعزیرات حکومتی اعلام کرد
که اختلاف سلیقه هایی در نحوه اجرا وجود دارد اما با قوت در حال همکاری با تعزیرات
هستیم.


به گزارش اداره کل روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان تعزیرات حکومتی، علی فاضلی رئیس اتاق اصناف ایران در همایش سراسری مدیران سازمان تعزیرات حکومتی ضمن قدردانی از تعزیرات حکومتی، تصریح کرد: در اتاق اصناف ابزار اجرایی لازم برای متخلفان را نداریم و برای برخورد با تخلفات باید با تعزیرات حکومتی همکاری کنیم و امروز آمده ام که از تعزیرات حکومتی کمک بخواهم تا ما را همراهی کنند.
وی تصریح کرد: اگرچه منابع ما محدود است اما فرمایش مقام معظم رهبری (مدظله العالی) باید اجرایی شود و اجازه ندهیم که برای دولت دردسر ایجاد شود و قبول دارم که به دنبال ایجاد دردسر نیستیم و تقاضا می کنم که به ما در راستای انجام وظایف سازمانی کمک کنید.
فاضلی در ادامه با بیان این مطلب که اتاق اصناف با تعزیرات تعامل خوبی دارد، اظهار داشت: تمهیدات سازمان تعزیرات حکومتی در سطح کشوری در حال انجام است و ممکن است اختلاف سلیقه کمی داشته باشیم اما رسما از تعزیرات حکومتی برای همکاری و تعامل سازنده تشکر می کنم.
وی در ادامه گفت: در تهران حدود 600 هزار بنگاه صنفی داریم یعنی به ازای هر 7 نفر یک بنگاه صنفی که این با استاندارد جهانی هیچ همخوانی ندارد؛ پس باید چه کنیم؟ 5 برنامه توسعه نوشته شده که در هر 5 برنامه آمده به خصوص برنامه پنجم در بند ب ماده 101 آمده که دولت مکلف است در پایان برنامه پنجم بنگاه های صنفی بدون پروانه را جمع آوری کند در حالی که 750 هزار واحد بدون پروانه در حال فعالیت هستند و متاسفانه دولت نتوانسته این بنگاه های غیرقانونی را جمع آوری کند.
به گفته رئیس اتاق اصناف ایران، 3 میلیون بنگاه صنفی در سراسر کشور داریم که متاسفانه در کنار این عدد، پدیده ای نوظهور به نام دستفروشی و از طرف دیگر روزبازارها را به عنوان تهدید برای بنگاه های صنفی حساب می کنیم و چندین برنامه برای ساماندهی اصناف هماهنگ شده اما هنوز بستر لازم برای این اقدام وجود ندارد.
فاضلی با بیان این مطلب که ساماندهی اصناف نیازمند نظام آموزشی است، تصریح کرد: نتوانستیم این بخش را از سنت به مدرنیته نزدیک کنیم چراکه نظام آموزش این بخش تقریبا در حد صفر است وهیچ بنگاه صنفی اعم از بخش تولید، خدمات فنی و توزیع متاسفانه از هیچ تمهیداتی استفاده نکرده و در چنین فضایی قصد داریم که با قاچاق برخورد کنیم.
فاضلی در ادامه گفت: در مبارزه با قاچاق باید طوری عمل کنید که بازار از خودش واکنش نشان ندهد اگرچه این جراحی حتما خونریزی در پی خواهد داشت اما با تعاملی که بین مجموعه ما و شما هست، کار را به نوعی مدیریت کردیم که بازار دچار تنش نشده است.

وی به اجرای طرح مبارزه با قاچاق در سطح عرضه تاکید کرد و گفت: بسیاری از بنگاه های صنفی کالای قاچاق را از دید عموم حذف کرده است و برخی هم مقاومت می کنند که باید یک کار خوب فرهنگی در مجموعه ساختاری انجام بدهیم.
رئیس اتاق اصناف در پایان سخنان خود برای همکاری همه جانبه با تعزیرات حکومتی اعلام آمادگی کرد.








نویسنده: احمد
رئیس اتاق اصناف در همایش سراسری مدیران سازمان تعزیرات حکومتی:


دیدار رئیس سازمان قضایی استان با فرماندار شهریار


1334 |

,

1395/7/29 پنجشنبه

دیدار رئیس سازمان قضایی استان با فرماندار شهریار

بررسی راهکارهای استقرار دادسرای نظامی در غرب تهران

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان تهران با حضور در فرمانداری شهریار با فرماندار این شهرستان دیدار و گفت وگو کرد.

حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی فراتی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان تهران و دکتر ناجی فرماندار شهریار در این دیدار، ضمن بررسی راهکارهای استقرار دادسرای نظامی در در غرب تهران، نحوه تعامل بیشتر فرمانداری شهریار در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در این دیدار دکتر غلامعباس ترکی دادستان نظامی استان تهران و سعید زراعتی مدیرکل طرح و برنامه سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز حضور داشتند.












برچسب‌ها:

نویسنده: احمد
بررسی راهکارهای استقرار دادسرای نظامی در غرب تهران