سید مهدی بحر العلوم معروف به علامه بحر العلوم:
21 _ سید مهدی بحر العلوم معروف به علامه بحر العلوم ، فرزند سید مرتضی طباطبایی بروجردی،دریک خانواده روحانی وپرهیزگار،درشب جمعه ازماه شوال 115 1هجری قمری . در شهر کربلای معلی پا به عرصه هستی نهاد. او پس از دوران کودکی وارد حوزه علمیه شد وبافراگیری علوم مقدماتی و فقه و اصول،سطح را به پایان رسانده و درآغاز بلوغ به درس خارج که از سوی پدرش تدریس می شد راه یافت و از محضر سایر علمای حوزه کربلا ونجف اشرف نیز بهره جست ،او پس از پنج سال درس وبحث فشرده به مقام بلند اجتهاد نایل آمد.سیددر سال 1186 هجری قمری، به قصد زیارت مرقد مطهر امام رضا علیه السلام و دیدار با علمای بزرگ ایران وارد مشهد مقدس شد و در مدت اقامت شش یا هفت ساله خود در آن شهر، علاوه بر دیدارهای علمی با مردم و مباحثات با علما، در درس استاد میرزا مهدی اصفهانی خراسانی شرکت کرد و فلسفه ، عقاید و کلام را از آن مرد بزرگ آموخت و بر اندوخته علمی خویش افزود،لقب بحرالعلوم از زبان این استاد برای اولین بار به سید محمد مهدی طباطبایی گفته شد. استاد که از هوش و استعداد او شگفت زده شده بود در حین درس خطاب به شاگرد خود می گوید:اخا انت بحرالعلوم یعنی تو دریای علم هستی از آن لحظه سید به این لقب معروف شد.سید بحرالعلوم دراواخر سال 1193 هجری قمری راهی حجاز شد. استقبال شایان مردم و شخصیتهای محافل علمی از اوموجب شد که به مدت دو سال در کنار خانه خدا اقامت ورزد و به درس و بحث بپردازد.تسلط او به فقه اهل سنت و حسن معاشرت و سخاوتش او را چنان در میان ساکنان آن دیار بخصوص اهل علم ، محبوب ساخت که هر روزتعدادی از مردم و دانشمندان به دیدنش می رفتند و از وی کسب فیض می نمودند. شگفت آنکه پیروان هر کدام از مذاهب چنین می پنداشتند که بحرالعلوم پای بند به مذهب ایشان است . او تمام این مدت را باتقیه گذرانید و جلسه درس او در علم کلام طبق مذاهب چهارگانه دایر بود و در اواخرتوقف در مکه ، مذهب خود را اعلان فرمود. وقتی خبر اظهار مذهب او به گوش پیروان مذاهب دیگر رسید از اطراف به دور او ریخته ، با وی به مناقشه پرداختند و او با دانش انبوه خود بر تمامی آنها برتری پیدا کرد و همه آنها را با دلیل های قوی و منطقی به سوی حقیقت اسلام مجذوب ساخت.تعیین و تثبیت جایگاه اعمال حج و مرکزیت دادن به مواقیت احرام به طوری که از نظر شرعی صحیح واقع شود و همچنین اصلاح مواقف حج ، یکی از گامهای ارزشمند سید بحرالعلوم بود. زیرا این مکانهای مقدس قبل از او چندان مشخص نبود.علاوه بر اینها، سنگهای فرش شده در حرم را که حجاج بر آن اقامه نماز می کردند تعویض نمود و سنگهای معدنی را خارج کرد وسنگهایی را که از نظر شیعه سجده بر آنها صحیح است جایگزین نمود. از آثار معنوی حضوراین مرد بزرگ در حجاز شیعه شدن امام جمعه مکه در هشتاد سالگی است.این عالم با ورع شاگردانی بزرگ و نامی تربیت کرد که هر یک منشا خدمات فراوان به عالم اسلام شدند.سید علاوه براین تألیفات فراوانی ازخود به یادگار گذاشته است و آثار اجتماعی و معنوی گرانبهایی از او مشاهده می نماییم که به نمونه هایی از آن ها اشاره می کنیم:
1.مشخص کردن مقام و جایگاه حضرت حجة بن الحسن (عج) در مسجد سهله و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
2.بنا کردن گلدسته در صحن شریف علوی در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حالی خرابی بود.
3.ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف.
4.ایجاد کتابخانه خطی
5.بالا آوردن ارتفاع مسجد کوفه به منظور سهولت در تطهیر و پاک نمودن آن.
6.مشخص کردن جایگاه مسجد راس الحسین در نجف اشرف.
7.تعیین جایگاه قبر مختار ثقفی،کنار قبر مسلم درکوفه .
8.تعیین جایگاه مرقدحضرت هود و صالح علیه السلام در نجف اشرف.
9.اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهرو ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود.
سید بحرالعلوم مرد فضیلت و تقواو نمونه ای کامل از اخلاق نیکوی انبیاء بود آن معلم اخلاق و انسانیت از نظر تواضع در مرتبه ای عالی قرار داشت و برای دیگران بیش از خوداحترام و ارزش قائل بود ،برای خدا سخن می گفت و پیوسته به یاد خدا بود. او در تهذیب اخلاق درمرتبه ای قرار داشت که درک آن برای بسیاری از افراد مشکل است او کارها و ساعات فعالیت هایش را تقسیم نموده بود وقتی سیاهی شب همه جا را فرا می گرفت مقداری به تحقیق و آماده کردن مقدمات درس و بحث می گذراند و پس از آن به طرف مسجد کوفه رفته در آنجا به مناجات با خدا می پرداخت.و ارتباط و دیدارهای وی با حضرت مهدی (عجل) دربین علما وفرهیختگان ، مشهوراست.سید بحرالعلوم که به علت بیماری مدتی توان تدریس نداشت و در منزل به مطالعه و تالیف مشغول بود، سرانجام در روز 24 ذیحجه (یا رجب) سال 1212 هجری قمری دار فانی را وداع گفت و به عالم بالا پرواز کرد.پیکر مطهر او پس از تشییع با شکوه واقامه نماز، در جنب مرقد شیخ طوسی ، در نجف اشرف دفن شد.
تاریخ اماکن عتبات عالیات (65) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
علامه امینی، شیخ عبدالحسین
18_علامه امینی، شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمددرسال1320هجری قمری برابر با1281 هجری شمسی در تبریز واقع در استان آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود وی تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند.وی در سن 16 سالگی برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و تا حدود سن 32 سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدبزرگوار حوزه زانوی ادب زده و کسب علم نمود، توکل و انقطاع علامه امینی از غیر، زبانزد عام و خاص بود. وی هرگاه با مشکلی مواجه میشد، متوسل به اهلبیت ع)،به خصوص امیرالمومنین علی (ع) میشد.ایشان در سن 32 سالگی به زادگاه خود تبریز مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماند دوباره به نجف رفت و برای همیشه در آنجا اقامت گزید. وی در سال ۱۳۳۵ قمری تألیف کتاب "شهداء الفضیله" را آغاز کرد. موضوع این کتاب درباره ،عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیدهاند. در آن زندگی بیش از ۱۰۰ عالم شیعه از قرن ۴ تا ۱۴ ذکر شدهاست.علامه امینی(ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جایگاه والایی داشت، و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه وتدریس میگذشت. و مقیدبه اقامه نماز شب وانس باقرآن بود. همواره پس از نماز صبح، مشغول قرائت قرآن میشد ودر ماه مبارک رمضان خود را برای روزهداری و عبادات از کارهای دیگر فارغ میکرد، و در این ماه 15 ختم قرآن داشت. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند.علامه امینی روی توسلات خیلی تکیه میکرد. ایشان شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بود. و بسیاری از ادعیه را حفظ داشت، قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه را ادعیه و توسلات پر کرده بود. علامه امینی هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی ع) مشرف میشد و آنقدر آداب را در زیارت رعایت میکرد که مردم میایستادند و به ایشان مینگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام مینشست و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن میگفت و آنقدر اشک میریخت که بر روی محاسنش جاری میشد و آنقدر غرق زیارت میشد که اکثراً از یک ساعت هم میگذشت.تلاش بیوفقه علامه امینی در دوران زندگیش باعث ضعف جسمانی ایشان شده که منجر به بیماری و زمین گیر شدنش در دو سال آخر عمر ایشان شد. خستگیها و تحمل رنجهای علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهلبیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349هجری شمسی (28 ربیع الثانی 1390هجری قمری) درتهران به پایان رسید و صاحب الغدیر، آن پیر فرزانه و پر مایه، پس از 68 سال تلاش و کوشش، به دیدار یار شتافت بامداد روز شنبه 13 تیر ماه، پیکر علامه تا مسجد ارک تشییع شد وپس ازآن به طرف عراق حمل گردید،و در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف نیز با شکوه فراوانی تشییع شد و پس از طواف دادن بر گرد آستان مقدس علوی، به وصیت خودشان، در حجرهای از کتابخانه امیرالمؤمنین علی( ع) ، که خود بنیانگذار آن بود به خاک سپرده شد.
19- آیه الله حکیم، سید محسن طباطبائی حکیم فرزند سید مهدی درسال 1306 هجری قمری متولد شده است وی در سن 7 سالگى خواندن قرآن را آموخت و در 9 سالگى به تحصیل علوم اسلامى پرداخت. دروس مقدماتى را نزد برادر بزرگش سید محمد حکیم فراگرفت و سطوح عالى را در محضر جمعى از فضلاى نجف اشرف آموخت.در سال 1326 هجرى قمرى، به حوزه درس زعیم بزرگ اسلام، آیت الله آخوند خراسانى راه یافت و سه سال از محضر پر برکت آن بزرگوار استفاده نمود. پس از رحلت ایشان از درس سایر مراجع و بزرگان نجف بهرههاى فراوان برد .او از سال 1338 هجرى قمرى، حوزه درس خارج فقه و اصول خود را تشکیل داد و جمع زیادی از علما و فضلاى جوان نجف از محضرش بهرهمند شدند و علاوه برتدریس تألیفات فراوانی از خود به یاد گار گذاشته اند که یکی از آنها کتاب شریف : مستمسک عروة الوثقی است.وی علاقه شدیدی به تاسیس مدارس، و راه انداختن کتابخانههای مساجد و دیگر بناهای علمی و دینی داشت،. او درباره سیاست همواره میفرمود: اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلائی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد، اسلام تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند... و اگر منظور معنی دیگریباشد،اسلام از آن بیگانه و دور است.نخستین بار هنگامی که دولت انگلستان به قصد استعمار عراق لشکر خود را در خلیج فارس پیاده کرد آیت الله سید محمد سعید حبوبی، فرمان جهاد و دفاع صادر کرد و خود او شخصا به جبهه ناصریه قدم گذاشت. آیت الله حکیم نیز همراه استاد قدم به جبهه جنگ نهاد و شهامت و استقامت عجیبی از خود نشان داد.مورد دیگر اینکه، هنگامی که کمونیستها رخنه فوق العادهای در تمام دستگاههای عراق کرده بودند و با رهبری عبد الکریم قاسم محیطی پر از وحشت و رعب در همه جا ایجاد نموده بودند، با صدور فتوای معروف "الشیوعیة کفر و الحاد" قدرت آنان را درهم شکست، و از خطری که عراق و مقدسات آن را تهدید مینمود، جلوگیری به عمل آورد. همچنین حضرت آیت الله حکیم در کمک به جنبشهای آزادیبخش اسلامی فعال بود و در همین ارتباط مسلمانان را به کمک و پشتیبانی از برادران مسلمان فلسطینی تشویق مینمود.در مورد مبارزات روحانیت ایران که از سال 1340 شمسی با مساله انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شده بود، آیت الله حکیم، با شجاعت و صراحت تمام ازحرکتهای اسلامی روحانیت ایران، علنا حمایت نمود،و عوامل فاجعه 15 خرداد را محکوم نمود ،سرانجام این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن، در27 ربیعالاول سال 1390 قمری به ملکوت اعلی پیوست، ودر کتا بخانه ای که جنب مسجد هندی در ابتدای شارع الرسول توسط ایشان در نجف اشرف تاسیس شده است مدفون گردیدند .
20- آیه الله قاضی،سید علی قاضی در 13ذیحجه سال 1282 هجری قمری در تبریز به دنیا آمدپدرش سید حسین طباطبایی بود.وی تحصیلات مقدماتی را در تبریز نزد پدرش و سایر علما آموخت . او در سال ۱۳۰۸ در سن ۲۳ سالگی عازم نجف شد. پس از اقامت در نجف، تحصیلات خود را نزد اساتید بزرگوار حوزه ادامه داد وعلاوه بر کسب مکارم اخلاقی وعلوم عرفانی ، در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل شد. گفته شده است که او چهل هزار لغت از حفظ داشت و شعر عربی را چنان میسرود که اعراب تشخیص نمیدادند سراینده این شعر غیرعرب است.مرحوم قاضی در تفسیر قرآن و معانی آن مهارت داشت.ایشان از جوانی به دنبال تزکیه وتهذیب نفس و کسب معنویت و معارف بلند اسلام بود و در این راه چهل سال صبر و مجاهده کرد و آرام و قرار و خواب و خوراک را از وی ربوده شده بود. برای همین آن قدر خود را به ضوابط و آداب شرع و رعایت مستحبات و ترک مکروهات ملزم ساخته بود تا امری از محبوب فرو نماند ،خود ایشان میگوید: چون بیست سال تمام چشمم را کنترل کرده بودم، چشم ترس برای من آمده بود، چنان که هر وقت میخواست نامحرمی وارد شود از دو دقیقه قبل خود به خود چشمهایم بسته میشد و خداوند به من منت گذاشت که چشم من بی اختیار روی هم میآمد و آن مشقت از من رفته بودآقای قاضی عرفانی همه جانبه دارد، هم در منزل اخلاقش آسمانی است، هم با شاگردانش اخلاقی پدرانه دارد، هم در میان مردم متواضع و فروتن است و هم با مخالفانش اهل عفو و گذشت است. در خانه، پدری مهربان و دلسوز است. نام فرزندان را با تجلیل و احترام و با مهربانی، با لفظ آقا و خانم صدا میکند. داخل اتاق که میشوند پدر به احترامشان بلند میشود تا هم آنها ادب را یاد بگیرند و هم دیگران برای فرزندانش عزت و احترام قائل شوند.گفته شده است که او صاحب مقام طی الارض بود، هر چند خود نمیخواست دیگران از این قضیه خبردار شوند. وحالاتی عرفانی داشت که هیچگاه کشف وبیان نشده است، در مورد نماز شب توصیه ایشان به علامه طباطبائی، معروف است که فرمودند: دنیا میخواهی نماز شب بخوان،آخرت میخواهی نماز شب بخوان ومی گوید: رعایت حلال وحرام خود کرامت است سرانجام، آیتالله قاضی در 14 ربیع الاول سال 1366 هجری قمری در سن ۸۳ سالگی وفات نمود، و در نجف اشرف قبرستان وادی السلام ، نزد پدر خود، بهخاک سپرده شد
آیه الله حکیم، سید محسن طباطبائی حکیم
19- آیه الله حکیم، سید محسن طباطبائی حکیم فرزند سید مهدی درسال 1306 هجری قمری متولد شده است وی در سن 7 سالگى خواندن قرآن را آموخت و در 9 سالگى به تحصیل علوم اسلامى پرداخت. دروس مقدماتى را نزد برادر بزرگش سید محمد حکیم فراگرفت و سطوح عالى را در محضر جمعى از فضلاى نجف اشرف آموخت.در سال 1326 هجرى قمرى، به حوزه درس زعیم بزرگ اسلام، آیت الله آخوند خراسانى راه یافت و سه سال از محضر پر برکت آن بزرگوار استفاده نمود. پس از رحلت ایشان از درس سایر مراجع و بزرگان نجف بهرههاى فراوان برد .او از سال 1338 هجرى قمرى، حوزه درس خارج فقه و اصول خود را تشکیل داد و جمع زیادی از علما و فضلاى جوان نجف از محضرش بهرهمند شدند و علاوه برتدریس تألیفات فراوانی از خود به یاد گار گذاشته اند که یکی از آنها کتاب شریف : مستمسک عروة الوثقی است.وی علاقه شدیدی به تاسیس مدارس، و راه انداختن کتابخانههای مساجد و دیگر بناهای علمی و دینی داشت،. او درباره سیاست همواره میفرمود: اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلائی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد، اسلام تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند... و اگر منظور معنی دیگریباشد،اسلام از آن بیگانه و دور است.نخستین بار هنگامی که دولت انگلستان به قصد استعمار عراق لشکر خود را در خلیج فارس پیاده کرد آیت الله سید محمد سعید حبوبی، فرمان جهاد و دفاع صادر کرد و خود او شخصا به جبهه ناصریه قدم گذاشت. آیت الله حکیم نیز همراه استاد قدم به جبهه جنگ نهاد و شهامت و استقامت عجیبی از خود نشان داد.مورد دیگر اینکه، هنگامی که کمونیستها رخنه فوق العادهای در تمام دستگاههای عراق کرده بودند و با رهبری عبد الکریم قاسم محیطی پر از وحشت و رعب در همه جا ایجاد نموده بودند، با صدور فتوای معروف "الشیوعیة کفر و الحاد" قدرت آنان را درهم شکست، و از خطری که عراق و مقدسات آن را تهدید مینمود، جلوگیری به عمل آورد. همچنین حضرت آیت الله حکیم در کمک به جنبشهای آزادیبخش اسلامی فعال بود و در همین ارتباط مسلمانان را به کمک و پشتیبانی از برادران مسلمان فلسطینی تشویق مینمود.در مورد مبارزات روحانیت ایران که از سال 1340 شمسی با مساله انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شده بود، آیت الله حکیم، با شجاعت و صراحت تمام ازحرکتهای اسلامی روحانیت ایران، علنا حمایت نمود،و عوامل فاجعه 15 خرداد را محکوم نمود ،سرانجام این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن، در27 ربیعالاول سال 1390 قمری به ملکوت اعلی پیوست، ودر کتا بخانه ای که جنب مسجد هندی در ابتدای شارع الرسول توسط ایشان در نجف اشرف تاسیس شده است مدفون گردیدند .
20- آیه الله قاضی،سید علی قاضی در 13ذیحجه سال 1282 هجری قمری در تبریز به دنیا آمدپدرش سید حسین طباطبایی بود.وی تحصیلات مقدماتی را در تبریز نزد پدرش و سایر علما آموخت . او در سال ۱۳۰۸ در سن ۲۳ سالگی عازم نجف شد. پس از اقامت در نجف، تحصیلات خود را نزد اساتید بزرگوار حوزه ادامه داد وعلاوه بر کسب مکارم اخلاقی وعلوم عرفانی ، در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل شد. گفته شده است که او چهل هزار لغت از حفظ داشت و شعر عربی را چنان میسرود که اعراب تشخیص نمیدادند سراینده این شعر غیرعرب است.مرحوم قاضی در تفسیر قرآن و معانی آن مهارت داشت.ایشان از جوانی به دنبال تزکیه وتهذیب نفس و کسب معنویت و معارف بلند اسلام بود و در این راه چهل سال صبر و مجاهده کرد و آرام و قرار و خواب و خوراک را از وی ربوده شده بود. برای همین آن قدر خود را به ضوابط و آداب شرع و رعایت مستحبات و ترک مکروهات ملزم ساخته بود تا امری از محبوب فرو نماند ،خود ایشان میگوید: چون بیست سال تمام چشمم را کنترل کرده بودم، چشم ترس برای من آمده بود، چنان که هر وقت میخواست نامحرمی وارد شود از دو دقیقه قبل خود به خود چشمهایم بسته میشد و خداوند به من منت گذاشت که چشم من بی اختیار روی هم میآمد و آن مشقت از من رفته بودآقای قاضی عرفانی همه جانبه دارد، هم در منزل اخلاقش آسمانی است، هم با شاگردانش اخلاقی پدرانه دارد، هم در میان مردم متواضع و فروتن است و هم با مخالفانش اهل عفو و گذشت است. در خانه، پدری مهربان و دلسوز است. نام فرزندان را با تجلیل و احترام و با مهربانی، با لفظ آقا و خانم صدا میکند. داخل اتاق که میشوند پدر به احترامشان بلند میشود تا هم آنها ادب را یاد بگیرند و هم دیگران برای فرزندانش عزت و احترام قائل شوند.گفته شده است که او صاحب مقام طی الارض بود، هر چند خود نمیخواست دیگران از این قضیه خبردار شوند. وحالاتی عرفانی داشت که هیچگاه کشف وبیان نشده است، در مورد نماز شب توصیه ایشان به علامه طباطبائی، معروف است که فرمودند: دنیا میخواهی نماز شب بخوان،آخرت میخواهی نماز شب بخوان ومی گوید: رعایت حلال وحرام خود کرامت است سرانجام، آیتالله قاضی در 14 ربیع الاول سال 1366 هجری قمری در سن ۸۳ سالگی وفات نمود، و در نجف اشرف قبرستان وادی السلام ، نزد پدر خود، بهخاک سپرده شد
برچسب :تاریخ اماکن عتبات عالیات (64) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی
علامه امینی، شیخ عبدالحسین
18_علامه امینی، شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمددرسال1320هجری قمری برابر با1281 هجری شمسی در تبریز واقع در استان آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود وی تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند.وی در سن 16 سالگی برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و تا حدود سن 32 سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدبزرگوار حوزه زانوی ادب زده و کسب علم نمود، توکل و انقطاع علامه امینی از غیر، زبانزد عام و خاص بود. وی هرگاه با مشکلی مواجه میشد، متوسل به اهلبیت ع)،به خصوص امیرالمومنین علی( ع) میشد.ایشان در سن 32 سالگی به زادگاه خود تبریز مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماند دوباره به نجف رفت و برای همیشه در آنجا اقامت گزید. وی در سال ۱۳۳۵ قمری تألیف کتاب "شهداء الفضیله" را آغاز کرد. موضوع این کتاب درباره ،عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیدهاند. در آن زندگی بیش از ۱۰۰ عالم شیعه از قرن ۴ تا ۱۴ ذکر شدهاست.علامه امینی(ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جایگاه والایی داشت، و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه وتدریس میگذشت. و مقیدبه اقامه نماز شب وانس باقرآن بود. همواره پس از نماز صبح، مشغول قرائت قرآن میشد ودر ماه مبارک رمضان خود را برای روزهداری و عبادات از کارهای دیگر فارغ میکرد، و در این ماه 15 ختم قرآن داشت. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند.علامه امینی روی توسلات خیلی تکیه میکرد. ایشان شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بود. و بسیاری از ادعیه را حفظ داشت، قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه را ادعیه و توسلات پر کرده بود. علامه امینی هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی ع) مشرف میشد و آنقدر آداب را در زیارت رعایت میکرد که مردم میایستادند و به ایشان مینگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام مینشست و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن میگفت و آنقدر اشک میریخت که بر روی محاسنش جاری میشد و آنقدر غرق زیارت میشد که اکثراً از یک ساعت هم میگذشت.تلاش بیوفقه علامه امینی در دوران زندگیش باعث ضعف جسمانی ایشان شده که منجر به بیماری و زمین گیر شدنش در دو سال آخر عمر ایشان شد. خستگیها و تحمل رنجهای علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهلبیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349هجری شمسی (28 ربیع الثانی 1390هجری قمری) درتهران به پایان رسید و صاحب الغدیر، آن پیر فرزانه و پر مایه، پس از 68 سال تلاش و کوشش، به دیدار یار شتافت بامداد روز شنبه 13 تیر ماه، پیکر علامه تا مسجد ارک تشییع شد وپس ازآن به طرف عراق حمل گردید،و در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف نیز با شکوه فراوانی تشییع شد و پس از طواف دادن بر گرد آستان مقدس علوی، به وصیت خودشان، در حجرهای از کتابخانه امیرالمؤمنین علی (ع) ، که خود بنیانگذار آن بود به خاک سپرده شد.
برچسب :تاریخ اماکن عتبات عالیات (64) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی