نماهنگ بسیار دیدنی "با این ستاره ها"


 
 
کد خبر: ۸۱۹۳۲
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۷
 
 
 
 
 

نماهنگ بسیار دیدنی "با این ستاره ها"

جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام روز دوشنبه اول آذرماه سال جاری با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
عقیق:جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام روز دوشنبه اول آذرماه سال جاری با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR لحظاتی از دیدار این هشت خانواده شهید با رهبر انقلاب را در نماهنگ «با این ستاره‌ها» منتشر کرده است که در ادامه می توانید ببینید.
پیش از این حاشیه‌های این دیدار منتشر شده بود که می‌توانید متن آن را از اینجا بخوایند.


 
 


عکس/ مسجد اموی در شهر آزاد شده

کد خبر: ۸۱۹۳۶
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۹
 

 
 
 

عکس/ مسجد اموی در شهر آزاد شده 

مسجد جامع اموی در شهر تازه آزادشده حلب قبل و بعد از اشغال توسط تروریست های تکفیری
عقیق:
 

 

 

چهار موقعیتی که باید عفو کرد


 
 
کد خبر: ۸۱۹۳۸
 
 
 
 
 
 
گفت‌وگو با حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی

چهار موقعیتی که باید عفو کرد 

بعد از جنگ بدر یک کسی آمد خدمت پیغمبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و گفت: مرا ببخشید، اشتباه کردم، من زن و بچه دارم. اسیر بود و حکمش هم اعدام بود. حضرت فرمودند: به شرطی می‌بخشم که دیگر در جنگ‌ها نیایی
عقیق: موضوع عفو یکی از چند موضوع اجتماعی است که در بسیاری از آیات و روایات پیرامون آن صحبت شده است، اما آن‌چنان‌که باید در فضای رسانه‌ای کشور به آن پرداخته نشده است. به‌همین دلیل، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گفت‌وگویی را در همین زمینه با حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی، دانشیار و دکتری علوم قرآن و حدیث، و رئیس مدرسه‌ی تاریخ و ادیان جامعة المصطفی صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم ترتیب داده است.

یکی از موضوعاتی که همواره در قرآن و روایات بر آن تأکید شده، موضوع عفو و گذشت است، اگر ممکن است کمی درباره‌ی جایگاه قرآنی و روایی عفو توضیح بفرمایید.

موضوع عفو از موضوعات گسترده‌ی روایی و قرآنی ماست. یکی از صفات خدا، «غفور» و «ستار» است: «یَا مَنْ‌ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ‌ وَ سَتَرَ الْقَبِیح‌»، آشکارکننده‌ی خوبی‌ها و پوشاننده‌ی بدی‌هاست. این است که مکرر در آیات قرآن، سخن از عفو و غفران و بخشش آمده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ»، ‌ای بندگانی که گناه و بدی کرد‌ه‌اید، «لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ»، از رحمت خدا مأیوس نشوید.

اینها در مورد خداوند تبارک و تعالی بود. پیغمبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هم وقتی مبعوث شد همین رویه را در پیش گرفتند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام داریم خداوند ابتدای بعثت، سه دستور به ایشان داد که در همان آیه‌ی معروف نیز وجود دارد: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ». ای پیغمبر! اول ببخش، بعد آگاه کن و سپس از جاهلین اعراض کن. البته نمی‌خواهم بگویم این‌ها ترتیب دارد، این‌ها سه نوع برخورد است با سه نوع مخاطب متفاوت. یک وقت مخاطب شما خطاکار است، او را ببخش، «خُذِ الْعَفْوَ»؛ یک وقت ناآگاه است او را آگاه کن؛ «وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ» یک وقت نادان است، کشش ندارد، ضعیف است آن را از او اعراض کن، اصلاً سر به سرش نگذار، «وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ». بنابراین «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» هر کدام یک مرحله‌ و مخاطب خاصی را طی می‌کند. صریح آیات قرآن هم فراوان است که «فَاعْفُ عَنْهُمْ»، ای پیغمبر عفو کن و ببخش.

 یکی از موارد مهم عفو، عفو از خطاهای همدیگر است؛ منظورم از خطا یعنی اولا آن‌که عملی غیرعمدی صورت گرفته و ثانیا طرف هم تقاضای بخشش می‌کند. این مورد، بیشتر در قضایای عرفی و قضایای شخصی خودمان پیش می آید؛ مثلاً یک وقتی یک خانمی به شوهرش کلمه‌ی ناپسندی گفته است، بعد متوجه شد اشتباه کرده، این خانم تا می‌گوید ببخشید، شوهرش باید او را عفو کند و ببخشد.

در روایات هم فراوان به عفو و گذشت توصیه شده است. ذیل همین آیه‌ای که خواندم در روایات دارد که رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از جبرئیل سؤال کرد که من چگونه به این آیه‌ی «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ» عمل کنم؟ جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله! سه کار را انجام دهید «صِلْ مَنْ‌ قَطَعَکَ‌»، هر که با شما قطع رابطه کرده وصل کنید، یعنی سر به او بزنید. دوم «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ»، هر کسی به شما بدی کرده عفو کنید. و سوم «وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَکَ» هر کسی شما را محروم کرده به او اعطاء کنید.

 

همچنین در روایات داریم یکی از نشانه‌های انسان کریم، عفو و گذشت است. همان‌طور که می‌دانید قرآن کریم، یک آیه‌ای در سوره‌ی آل عمران دارد، که مردم را توصیه می‌کند سرعت بگیرید برای رفتن به بهشت. بعد ابزارهایی را که می‌شمارد خیلی جالب است. یکی همین کنترل خشم است، یکی عفو است و یکی هم احسان است. آیه این است: «و سَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ»، این بهشت برای افراد باتقواست. «الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء»، کسانی که انفاق می‌کنند، خب این دو روشن است: تقوا و انفاق. بعد می‌فرماید «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»، که سه مرحله است کنترل خشم، عفو و احسان.

در روایات آمده که روزی کنیزی ظرف آورده بود که امام سجاد علیه‌السلام دستش را بشوید که ناگهان ظرف از دستش افتاد و سر امام مجروح شد. این کنیز خیلی ناراحت شد و به خیال خودش که مبادا امام خشمگین شوند، فورا این بخش از آیه را خواند: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ». آقا فرمودند: خشمم را کنترل کردم، «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ» و بخشیدمت. کنیز گفت: «وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»، فرمود: آزادت کردم.

بنابراین این‌ سه مرحله مهم است. مثلاً در خانه‌ای، خانمی از دست شوهرش ناراحت می‌شود، اول خشمش را کنترل کند، بعد ببخشد، حتی آن شب بیشتر تحویلش بگیرد، اگر هر شب یک غذای ساده می‌گذاشت آن شب یک غذای بهتری درست کند. البته این‌ها توصیه‌های کلی است و بدون تردید در مناسبات اجتماعی، چیز مطلقی نداریم.

 موارد و مواقعی که می‌بایست در آن موقعیت‌ها عفو صورت بگیرد کدام‌هاست؟

یکی از موارد مهم عفو، عفو از خطاهای همدیگر است؛ منظورم از خطا یعنی اولا آن‌که عملی غیرعمدی صورت گرفته و ثانیا طرف هم تقاضای بخشش می‌کند. این مورد، بیشتر در قضایای عرفی و قضایای شخصی خودمان پیش می آید؛ مثلاً یک وقتی یک خانمی به شوهرش کلمه‌ی ناپسندی گفته است، بعد متوجه شد اشتباه کرده، این خانم تا می‌گوید ببخشید، شوهرش باید او را عفو کند و ببخشد.

جای دوم، آن جایی است که کسی به ما بدی می‌کند، عمدی هم هست، یعنی سهوی نیست و تعمداً این کار را کرد ولی بعدش اظهار پشیمانی می‌کند. یک مثالی بزنم برایتان، امام‌ هادی علیه‌السلام در مدینه بودند، سیصد نفر از مأموران متوکل آمدند ایشان را دستگیر کنند تا ببرند به سامرا. این کار را هم کردند. خب زندگی امام را به هم زدند، چقدر مردم مدینه گریه کردند و ناراحت شدند. بالأخره وقتی آقا را با خانواده با آن وضعیت سوار کردند که ببرند، کسی آمد کنار ایشان و در گوش‌شان گفت: آقا من این کار را کردم، همه‌ی این بساط، زیر سر من است، من سعایت کردم نزد متوکل و شما را این‌گونه دستگیر کردند. آقا فرمودند: واگذارت کردم به خدا و پیغمبر. آن شخص ترسید و گفت: آقا اشتباه کردم، خطا کردم، ببخشید.

یعنی ابراز پشیمانی کرد.

بله، تا آن شخص این‌گونه گفت، آقا فرمودند: عَفَوتُ، یعنی عفوت کردم. ببینید امام را بردند ولی عفو کرد.

پس یکی خطاها و دوم تعمدی که انسان، پشیمانی را در چهره‌ی طرف می‌بیند. جای سوم آن جایی است که عفو، اثر تربیتی روی شخص خطاکار دارد. مالک اشتر داشت از جایی رد می‌شد، شخصی به او جسارت می‌کند، حالا آب دهان ‌انداخت یا آشغال به سویش پرت کرد. مالک اشتر اصلاً بر نگشت نگاه کند چه کسی بود، رفت مسجد و برایش استغفارکرد. یا شخصی از شام آمد سراغ امام حسن علیه‌السلام و به ایشان ناسزا گفت. آقا می‌داند این از شام آمده و تبلیغات دستگاه معاویه روی او اثر کرده، یعنی کارش عمدی است و اظهار پشیمانی هم نکرده است، ولی امام می‌داند که اگر او را ببخشد، موجب هدایتش می‌شود. لذا امام طوری رفتار کرد که موجب ‌شد آن فرد کلا متحول شود. امام حسن علیه‌السلام به آن شخص فرمود: غذا می‌خواهی؟ خانه می‌خواهی؟ لباس می‌خواهی؟ چه نیازی داری که من برطرف کنم؟ تا این‌ها را گفت آن شخص فهمید که اشتباه فکر می‌کرده است. گفت: «اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»، یعنی ابراز پشیمانی کرد. بنابراین جایی که احتمال می‌دهیم عفو، اثر تربیتی دارد و شخص خطاکار، بعداً پشیمان از عمل خود می‌شود، این‌جا هم باز، جای عفو و گذشت هست.

جای چهارم، آن جایی است که فرد خطاکار، محاکمه‌ شده و با او برخورد شده و حالا آن برخورد، اثر خودش را کرده است. مثلا کسی جرمی مرتکب شده و برای او ده سال زندان بریده‌اند، دو سال بعد می‌بینیم که آن محکومیت تاثیر کرده و پشیمان شده است، بنابراین آن هشت سال را می‌شود بخشید. همین کاری که گاهی اوقات رئیس قوه‌ی قضائیه به رهبر انقلاب پیشنهاد می‌دهد. یا مثلاً در دعوایی، کسی چاقویی زده و بچه‌ای کشته شده است، خب حالا این معلوم است که نمی‌خواسته چنین کاری بکند، ولی قاضی حکم به قصاص کرده است. ممکن است این شخص تا پای چوبه‌ی دار هم برود، ولی آن‌جا می‌بینیم که واقعاً مستأصل شده است، می‌خواهد تبدیل به یک آدم خوب شود، این‌جا هم عفو جا دارد. اما از آن طرف، یقینا بعضی جاها عفو محلی از اعراب ندارد.

 بر اساس همین مبنایی که اشاره کردید، سؤال بعدی که به تبع سؤال پیشین باید پرسید این است که در کجاها عفو، جایگاهی ندارد؟

یکی از جاهایی که عفو جا ندارد، تجرّی است. یعنی کسی جرمی مرتکب شده است، اما با پُررویی می‌گوید اگر باز هم آزاد شوم، این کار را انجام می‌دهم. یعنی باز هم جرمش را تکرار می‌کند. مثلا بعد از جنگ بدر یک کسی آمد خدمت پیغمبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و گفت: مرا ببخشید، اشتباه کردم، من زن و بچه دارم. اسیر بود و حکمش هم اعدام بود. حضرت فرمودند: به شرطی می‌بخشم که دیگر در جنگ‌ها نیایی، گفت: باشد. اما بعد از اینکه آزاد شد رفت بین مشرکین گفت: این دفعه هم اگر جنگی پیش بیاید، نفر اول می‌آیم. به تعبیر خودمان تصور کرد مثلاً خوب توانسته پیغمبر را دور بزند. در جنگ احد هم آمد. دست بر قضا آن‌جا هم دستگیر شد. وقتی آوردند خدمت پیغمبر، گفت: آقا ببخشید، فرمودند: نه دیگر، «الْمُؤْمِنَ‌ لَا یُلْدَغُ‌ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْنِ» مومن از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی‌شود. پیامبر فهمید که این شخص دارد تجرّی و پررویی می‌کند.

 یکی از جاهایی که عفو جا ندارد، تجرّی است. یعنی کسی جرمی مرتکب شده است، اما با پُررویی می‌گوید اگر باز هم آزاد شوم، این کار را انجام می‌دهم. یعنی باز هم جرمش را تکرار می‌کند. مثلا بعد از جریان فتنه‌ی ۸۸، رهبر انقلاب بارها کسانی که مرتکب چنین اعمال و جرم‌هایی شده بودند را نصیحت کردند که دست از کارهایشان بردارند و توبه کنند و به کشتی انقلاب برگردند. اما انگار بعضی‌ها خودشان اصرار دارند که از نظام و مردم فاصله بگیرند.

نمونه‌ی دیگری عرض کنم. فردی است به نام مقیس، پدرش را در یک قبیله‌ای کشتند و جنازه‌اش را در محله‌ای پیدا کردند و بنابراین معلوم نبود قاتلش چه کسی بود. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آن شخص را خواستند و با او اتمام حجت کردند و فرمودند: دیه‌اش را باید آن قبیله بدهد ولی تو حق نداری کسی را بکشی، برای اینکه معلوم نیست چه کسی این کار را کرده و ممکن است تو یک بیگناه را بکشی. با اینکه پیامبر به او هشدار داده بود اما باز هم این شخص رفت یک بیگناهی از آن‌ها را کشت و فرار کرد و رفت مکه. روزی که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مکه را فتح کردند، این شخص رفت چسبید به دیوار کعبه و تقاضای عفو کرد. پیامبر فرمودند: بیاوریدش بیرون. او را آوردند بیرون از مسجد الحرام و اعدامش کردند. برای اینکه به او از قبل پیامبر هشدار داده بود و با او شرط کرده بود.

یکی از ویژگی‌های مؤمن، صفاتی است که ممکن است ظاهرا با هم متضاد باشند ولی باطنا محورش با یکدیگر متفاوت است. یعنی چه؟ یعنی مثلا در اسلام شما می‌گویید اسراف نکن و قناعت پیشه کن، از آن طرف هم می‌گوید بُخل هم نداشته باش، باید بدانیم بخل کجاست؟ قناعت کجاست؟ این‌ها را نباید قاطی نکنیم. به همین طریق، ما در اسلام هم عفو داریم، هم قاطعیت. همان پیغمبری که خدا به او می‌گوید: ببخش، همان هم می‌گوید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ»، عزم که کردی توکل بر خدا، کار را انجام بده. این‌ها را باید روشن کرد و در واقع، عفو خدا هم همین‌طور است.

 

پس یکی از جاهایی که جای عفو نیست موقعی است که شخص تجری می‌کند. یا یکی دیگر از جاهایی که عفو جایگاهی ندارد این است که با طرف شرطی کرده‌ایم و حالا او به آن شرط عمل نمی‌کند. البته مصادیق دیگری هم می‌توان در این‌باره بیان کرد.

ما در تاریخ انقلاب اسلامی هم می‌توانیم نمونه‌هایی از این موضوع را ببینیم. مثلا بعد از جریان فتنه‌ی ۸۸، رهبر انقلاب بارها کسانی که مرتکب چنین اعمال و جرم‌هایی شده بودند را نصیحت کردند که دست از کارهایشان بردارند و توبه کنند و به کشتی انقلاب برگردند. ایشان چند بار تأکید کردند که اعتقادشان به جذب حداکثری و دفع حداقلی است، اما انگار بعضی‌ها خودشان اصرار دارند که از نظام و مردم فاصله بگیرند. دو سه سال پیش، باز هم ایشان راه را برای آنان باز کردند و گفتند که حالا که اشتباه کرده‌اند، بیایند عذرخواهی کنند، در جمع‌های خصوصی اعتراف کرده‌اند که تقلبی صورت نگرفته است، خب بیایند به مردم بگویند که اشتباه کرده‌اند.

غائله‌ی کوچکی نبود! چه تعداد افراد بی‌گناه، مجروح شدند و صدمه دیدند! چقدر مردم و کشور لطمه و خسارت دیدند! حالا در عوض، نه تنها عذرخواهی نمی‌کنند بلکه در ملاقات‌های خصوصی، هم‌چنان اصرار بر خطا دارند و می‌گویند موضع ما حق بوده و باز هم این کار را انجام می‌دهیم. مسلم است که این کار، جای عفو ندارد، چون هیچکدام از موارد و مصادیق عفو را که پیشتر آن را عرض کردم ندارند.
 
 
 
 
 

چهار موقعیتی که باید عفو کرد

 
کد خبر: ۸۱۹۳۳
 
 
 
 
 
 
گفت‌وگو با حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی

چهار موقعیتی که باید عفو کرد 

موضوع عفو یکی از چند موضوع اجتماعی است که در بسیاری از آیات و روایات پیرامون آن صحبت شده است، اما آن‌چنان‌که باید در فضای رسانه‌ای کشور به آن پرداخته نشده است. به‌همین دلیل، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گفت‌وگویی را در همین زمینه با حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی، دانشیار و دکتری علوم قرآن و حدیث، و رئیس مدرسه‌ی تاریخ و ادیان جامعة المصطفی صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم ترتیب داده است.
عقیق:موضوع عفو یکی از چند موضوع اجتماعی است که در بسیاری از آیات و روایات پیرامون آن صحبت شده است، اما آن‌چنان‌که باید در فضای رسانه‌ای کشور به آن پرداخته نشده است. به‌همین دلیل، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گفت‌وگویی را در همین زمینه با حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی، دانشیار و دکتری علوم قرآن و حدیث، و رئیس مدرسه‌ی تاریخ و ادیان جامعة المصطفی صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم ترتیب داده است.
 
* یکی از موضوعاتی که همواره در قرآن و روایات بر آن تأکید شده، موضوع عفو و گذشت است، اگر ممکن است کمی درباره‌ی جایگاه قرآنی و روایی عفو توضیح بفرمایید.
موضوع عفو از موضوعات گسترده‌ی روایی و قرآنی ماست. یکی از صفات خدا، «غفور» و «ستار» است: «یَا مَنْ‌ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ‌ وَ سَتَرَ الْقَبِیح‌»، آشکارکننده‌ی خوبی‌ها و پوشاننده‌ی بدی‌هاست. این است که مکرر در آیات قرآن، سخن از عفو و غفران و بخشش آمده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ»، ‌ای بندگانی که گناه و بدی کرد‌ه‌اید، «لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ»، از رحمت خدا مأیوس نشوید.

اینها در مورد خداوند تبارک و تعالی بود. پیغمبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هم وقتی مبعوث شد همین رویه را در پیش گرفتند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام داریم خداوند ابتدای بعثت، سه دستور به ایشان داد که در همان آیه‌ی معروف نیز وجود دارد: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ». ای پیغمبر! اول ببخش، بعد آگاه کن و سپس از جاهلین اعراض کن. البته نمی‌خواهم بگویم این‌ها ترتیب دارد، این‌ها سه نوع برخورد است با سه نوع مخاطب متفاوت. یک وقت مخاطب شما خطاکار است، او را ببخش، «خُذِ الْعَفْوَ»؛ یک وقت ناآگاه است او را آگاه کن؛ «وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ» یک وقت نادان است، کشش ندارد، ضعیف است آن را از او اعراض کن، اصلاً سر به سرش نگذار، «وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ». بنابراین «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» هر کدام یک مرحله‌ و مخاطب خاصی را طی می‌کند. صریح آیات قرآن هم فراوان است که «فَاعْفُ عَنْهُمْ»، ای پیغمبر عفو کن و ببخش.
یکی از موارد مهم عفو، عفو از خطاهای همدیگر است؛ منظورم از خطا یعنی اولا آن‌که عملی غیرعمدی صورت گرفته و ثانیا طرف هم تقاضای بخشش می‌کند. این مورد، بیشتر در قضایای عرفی و قضایای شخصی خودمان پیش می آید؛ مثلاً یک وقتی یک خانمی به شوهرش کلمه‌ی ناپسندی گفته است، بعد متوجه شد اشتباه کرده، این خانم تا می‌گوید ببخشید، شوهرش باید او را عفو کند و ببخشد.

در روایات هم فراوان به عفو و گذشت توصیه شده است. ذیل همین آیه‌ای که خواندم در روایات دارد که رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از جبرئیل سؤال کرد که من چگونه به این آیه‌ی «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ» عمل کنم؟ جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله! سه کار را انجام دهید «صِلْ مَنْ‌ قَطَعَکَ‌»، هر که با شما قطع رابطه کرده وصل کنید، یعنی سر به او بزنید. دوم «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ»، هر کسی به شما بدی کرده عفو کنید. و سوم «وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَکَ» هر کسی شما را محروم کرده به او اعطاء کنید.

همچنین در روایات داریم یکی از نشانه‌های انسان کریم، عفو و گذشت است. همان‌طور که می‌دانید قرآن کریم، یک آیه‌ای در سوره‌ی آل عمران دارد، که مردم را توصیه می‌کند سرعت بگیرید برای رفتن به بهشت. بعد ابزارهایی را که می‌شمارد خیلی جالب است. یکی همین کنترل خشم است، یکی عفو است و یکی هم احسان است. آیه این است: «و سَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ»، این بهشت برای افراد باتقواست. «الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء»، کسانی که انفاق می‌کنند، خب این دو روشن است: تقوا و انفاق. بعد می‌فرماید «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»، که سه مرحله است کنترل خشم، عفو و احسان.

در روایات آمده که روزی کنیزی ظرف آورده بود که امام سجاد علیه‌السلام دستش را بشوید که ناگهان ظرف از دستش افتاد و سر امام مجروح شد. این کنیز خیلی ناراحت شد و به خیال خودش که مبادا امام خشمگین شوند، فورا این بخش از آیه را خواند: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ». آقا فرمودند: خشمم را کنترل کردم، «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ» و بخشیدمت. کنیز گفت: «وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»، فرمود: آزادت کردم.

بنابراین این‌ سه مرحله مهم است. مثلاً در خانه‌ای، خانمی از دست شوهرش ناراحت می‌شود، اول خشمش را کنترل کند، بعد ببخشد، حتی آن شب بیشتر تحویلش بگیرد، اگر هر شب یک غذای ساده می‌گذاشت آن شب یک غذای بهتری درست کند. البته این‌ها توصیه‌های کلی است و بدون تردید در مناسبات اجتماعی، چیز مطلقی نداریم.
 
* موارد و مواقعی که می‌بایست در آن موقعیت‌ها عفو صورت بگیرد کدام‌هاست؟
یکی از موارد مهم عفو، عفو از خطاهای همدیگر است؛ منظورم از خطا یعنی اولا آن‌که عملی غیرعمدی صورت گرفته و ثانیا طرف هم تقاضای بخشش می‌کند. این مورد، بیشتر در قضایای عرفی و قضایای شخصی خودمان پیش می آید؛ مثلاً یک وقتی یک خانمی به شوهرش کلمه‌ی ناپسندی گفته است، بعد متوجه شد اشتباه کرده، این خانم تا می‌گوید ببخشید، شوهرش باید او را عفو کند و ببخشد.

جای دوم، آن جایی است که کسی به ما بدی می‌کند، عمدی هم هست، یعنی سهوی نیست و تعمداً این کار را کرد ولی بعدش اظهار پشیمانی می‌کند. یک مثالی بزنم برایتان، امام‌ هادی علیه‌السلام در مدینه بودند، سیصد نفر از مأموران متوکل آمدند ایشان را دستگیر کنند تا ببرند به سامرا. این کار را هم کردند. خب زندگی امام را به هم زدند، چقدر مردم مدینه گریه کردند و ناراحت شدند. بالأخره وقتی آقا را با خانواده با آن وضعیت سوار کردند که ببرند، کسی آمد کنار ایشان و در گوش‌شان گفت: آقا من این کار را کردم، همه‌ی این بساط، زیر سر من است، من سعایت کردم نزد متوکل و شما را این‌گونه دستگیر کردند. آقا فرمودند: واگذارت کردم به خدا و پیغمبر. آن شخص ترسید و گفت: آقا اشتباه کردم، خطا کردم، ببخشید.
 
* یعنی ابراز پشیمانی کرد.
بله، تا آن شخص این‌گونه گفت، آقا فرمودند: عَفَوتُ، یعنی عفوت کردم. ببینید امام را بردند ولی عفو کرد.
پس یکی خطاها و دوم تعمدی که انسان، پشیمانی را در چهره‌ی طرف می‌بیند. جای سوم آن جایی است که عفو، اثر تربیتی روی شخص خطاکار دارد. مالک اشتر داشت از جایی رد می‌شد، شخصی به او جسارت می‌کند، حالا آب دهان ‌انداخت یا آشغال به سویش پرت کرد. مالک اشتر اصلاً بر نگشت نگاه کند چه کسی بود، رفت مسجد و برایش استغفارکرد. یا شخصی از شام آمد سراغ امام حسن علیه‌السلام و به ایشان ناسزا گفت. آقا می‌داند این از شام آمده و تبلیغات دستگاه معاویه روی او اثر کرده، یعنی کارش عمدی است و اظهار پشیمانی هم نکرده است، ولی امام می‌داند که اگر او را ببخشد، موجب هدایتش می‌شود. لذا امام طوری رفتار کرد که موجب ‌شد آن فرد کلا متحول شود. امام حسن علیه‌السلام به آن شخص فرمود: غذا می‌خواهی؟ خانه می‌خواهی؟ لباس می‌خواهی؟ چه نیازی داری که من برطرف کنم؟ تا این‌ها را گفت آن شخص فهمید که اشتباه فکر می‌کرده است. گفت: «اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»، یعنی ابراز پشیمانی کرد. بنابراین جایی که احتمال می‌دهیم عفو، اثر تربیتی دارد و شخص خطاکار، بعداً پشیمان از عمل خود می‌شود، این‌جا هم باز، جای عفو و گذشت هست.

جای چهارم، آن جایی است که فرد خطاکار، محاکمه‌ شده و با او برخورد شده و حالا آن برخورد، اثر خودش را کرده است. مثلا کسی جرمی مرتکب شده و برای او ده سال زندان بریده‌اند، دو سال بعد می‌بینیم که آن محکومیت تاثیر کرده و پشیمان شده است، بنابراین آن هشت سال را می‌شود بخشید. همین کاری که گاهی اوقات رئیس قوه‌ی قضائیه به رهبر انقلاب پیشنهاد می‌دهد. یا مثلاً در دعوایی، کسی چاقویی زده و بچه‌ای کشته شده است، خب حالا این معلوم است که نمی‌خواسته چنین کاری بکند، ولی قاضی حکم به قصاص کرده است. ممکن است این شخص تا پای چوبه‌ی دار هم برود، ولی آن‌جا می‌بینیم که واقعاً مستأصل شده است، می‌خواهد تبدیل به یک آدم خوب شود، این‌جا هم عفو جا دارد. اما از آن طرف، یقینا بعضی جاها عفو محلی از اعراب ندارد.
 
* بر اساس همین مبنایی که اشاره کردید، سؤال بعدی که به تبع سؤال پیشین باید پرسید این است که در کجاها عفو، جایگاهی ندارد؟
یکی از جاهایی که عفو جا ندارد، تجرّی است. یعنی کسی جرمی مرتکب شده است، اما با پُررویی می‌گوید اگر باز هم آزاد شوم، این کار را انجام می‌دهم. یعنی باز هم جرمش را تکرار می‌کند. مثلا بعد از جنگ بدر یک کسی آمد خدمت پیغمبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و گفت: مرا ببخشید، اشتباه کردم، من زن و بچه دارم. اسیر بود و حکمش هم اعدام بود. حضرت فرمودند: به شرطی می‌بخشم که دیگر در جنگ‌ها نیایی، گفت: باشد. اما بعد از اینکه آزاد شد رفت بین مشرکین گفت: این دفعه هم اگر جنگی پیش بیاید، نفر اول می‌آیم. به تعبیر خودمان تصور کرد مثلاً خوب توانسته پیغمبر را دور بزند. در جنگ احد هم آمد. دست بر قضا آن‌جا هم دستگیر شد. وقتی آوردند خدمت پیغمبر، گفت: آقا ببخشید، فرمودند: نه دیگر، «الْمُؤْمِنَ‌ لَا یُلْدَغُ‌ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْنِ» مومن از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی‌شود. پیامبر فهمید که این شخص دارد تجرّی و پررویی می‌کند.
یکی از جاهایی که عفو جا ندارد، تجرّی است. یعنی کسی جرمی مرتکب شده است، اما با پُررویی می‌گوید اگر باز هم آزاد شوم، این کار را انجام می‌دهم. یعنی باز هم جرمش را تکرار می‌کند. مثلا بعد از جریان فتنه‌ی ۸۸، رهبر انقلاب بارها کسانی که مرتکب چنین اعمال و جرم‌هایی شده بودند را نصیحت کردند که دست از کارهایشان بردارند و توبه کنند و به کشتی انقلاب برگردند. اما انگار بعضی‌ها خودشان اصرار دارند که از نظام و مردم فاصله بگیرند.

نمونه‌ی دیگری عرض کنم. فردی است به نام مقیس، پدرش را در یک قبیله‌ای کشتند و جنازه‌اش را در محله‌ای پیدا کردند و بنابراین معلوم نبود قاتلش چه کسی بود. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آن شخص را خواستند و با او اتمام حجت کردند و فرمودند: دیه‌اش را باید آن قبیله بدهد ولی تو حق نداری کسی را بکشی، برای اینکه معلوم نیست چه کسی این کار را کرده و ممکن است تو یک بیگناه را بکشی. با اینکه پیامبر به او هشدار داده بود اما باز هم این شخص رفت یک بیگناهی از آن‌ها را کشت و فرار کرد و رفت مکه. روزی که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مکه را فتح کردند، این شخص رفت چسبید به دیوار کعبه و تقاضای عفو کرد. پیامبر فرمودند: بیاوریدش بیرون. او را آوردند بیرون از مسجد الحرام و اعدامش کردند. برای اینکه به او از قبل پیامبر هشدار داده بود و با او شرط کرده بود.

یکی از ویژگی‌های مؤمن، صفاتی است که ممکن است ظاهرا با هم متضاد باشند ولی باطنا محورش با یکدیگر متفاوت است. یعنی چه؟ یعنی مثلا در اسلام شما می‌گویید اسراف نکن و قناعت پیشه کن، از آن طرف هم می‌گوید بُخل هم نداشته باش، باید بدانیم بخل کجاست؟ قناعت کجاست؟ این‌ها را نباید قاطی نکنیم. به همین طریق، ما در اسلام هم عفو داریم، هم قاطعیت. همان پیغمبری که خدا به او می‌گوید: ببخش، همان هم می‌گوید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ»، عزم که کردی توکل بر خدا، کار را انجام بده. این‌ها را باید روشن کرد و در واقع، عفو خدا هم همین‌طور است.

پس یکی از جاهایی که جای عفو نیست موقعی است که شخص تجری می‌کند. یا یکی دیگر از جاهایی که عفو جایگاهی ندارد این است که با طرف شرطی کرده‌ایم و حالا او به آن شرط عمل نمی‌کند. البته مصادیق دیگری هم می‌توان در این‌باره بیان کرد.

ما در تاریخ انقلاب اسلامی هم می‌توانیم نمونه‌هایی از این موضوع را ببینیم. مثلا بعد از جریان فتنه‌ی ۸۸، رهبر انقلاب بارها کسانی که مرتکب چنین اعمال و جرم‌هایی شده بودند را نصیحت کردند که دست از کارهایشان بردارند و توبه کنند و به کشتی انقلاب برگردند. ایشان چند بار تأکید کردند که اعتقادشان به جذب حداکثری و دفع حداقلی است، اما انگار بعضی‌ها خودشان اصرار دارند که از نظام و مردم فاصله بگیرند. دو سه سال پیش، باز هم ایشان راه را برای آنان باز کردند و گفتند که حالا که اشتباه کرده‌اند، بیایند عذرخواهی کنند، در جمع‌های خصوصی اعتراف کرده‌اند که تقلبی صورت نگرفته است، خب بیایند به مردم بگویند که اشتباه کرده‌اند.

غائله‌ی کوچکی نبود! چه تعداد افراد بی‌گناه، مجروح شدند و صدمه دیدند! چقدر مردم و کشور لطمه و خسارت دیدند! حالا در عوض، نه تنها عذرخواهی نمی‌کنند بلکه در ملاقات‌های خصوصی، هم‌چنان اصرار بر خطا دارند و می‌گویند موضع ما حق بوده و باز هم این کار را انجام می‌دهیم. مسلم است که این کار، جای عفو ندارد، چون هیچکدام از موارد و مصادیق عفو را که پیشتر آن را عرض کردم ندارند.
 

بازخوانی شروط 9 گانه رهبر انقلاب درباره تایید برجام

 
کد خبر: 75092
 

بازخوانی شروط 9 گانه رهبر انقلاب درباره تایید برجام 

حضرت آیت الله خامنه‌ای، سال گذشته در نامه‌ای به رئیس‌جمهور، دستورات مهمی پیرامون حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور در خصوص نحوه اجرای برجام صادر کردند.
 
 اتاق خبر 24: حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای به روحانی رئیس‌جمهور و رئیس شورای‌عالی امنیت ملی، با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای‌عالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر و با برشمردن تأکیدات و الزامات ۹ گانه در اجرای برجام، مصوبه جلسه ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیت ملی را با رعایت این موارد و الزامات تأیید کردند.
 
متن نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
 
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
 
جناب آقای روحانی
رئیس‌جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیّت ملّی (دامت توفیقاته)
 
با سلام و تحیّت؛
اکنون که موافقت‌نامه‌ی موسوم به «برجام» پس از بررسی‌های دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیون‌ها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دست‌اندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیه‌ی کشور در اختیار داشته باشید.
 
۱) پیش از هر چیز لازم میدانم از همه‌ی دست‌اندرکاران این فرایند پرچالش، در همه‌ی دوره‌ها از جمله هیئت مذاکره‌کننده‌ی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همه‌ی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه‌ی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه‌ی مجلس و نیز از اعضای عالی‌مقام شورای عالی امنیّت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانه‌ی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه‌ی اختلاف‌نظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقت‌نامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعه‌ی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئله‌ای که گمان میرود از جمله‌ی مسائل به یاد ماندنی و عبرت‌آموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایه‌ی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینی‌های مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، ان‌شاءالله؛ زیرا وعده‌ی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّف‌ناپذیر است.
 
۲) جنابعالی با سابقه‌ی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانسته‌اید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّه‌ی هسته‌ای و نه در هیچ مسئله‌ی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرف‌داری‌اش از فتنه‌های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله‌ی نظامی و حتّی هسته‌ای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاه‌های بین‌المللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحب‌نظران سیاسی عالَم و افکار عمومی بسیاری از ملّتها، بوضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمام‌نشدنی، ماهیّت و هویّت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حقّ اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیاده‌طلبی و دست‌اندازی به ملّتهای ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوری‌های قرون وسطائی و سرکوب ملّتهای مستقل، دفاع بی‌وقفه از ملّت فلسطین و گروه‌های مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمده‌ای را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا را بر ضدّ جمهوری اسلامی، برای آنان اجتناب‌ناپذیر کرده است؛ و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.
 
چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئله‌ی هسته‌ای و مذاکرات طولانی و ملال‌آور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقه‌های زنجیره‌ی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریب‌کاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیّه‌ی آنان که با نیّت قبول مذاکره‌ی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه‌ی آنان در رابطه با دولتها و مؤسّسات اروپاییِ دخیل در مذاکرات، همه نشان‌دهنده‌ی آن است که ورود فریب‌کارانه‌ی آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، نه با نیّت حل‌وفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانه‌ی خود درباره‌ی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
 
بی‌شک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانه‌ی دولت آمریکا و ایستادگی‌هایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی، از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند. با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه،‌ میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود.
 
۳) بندهای نه‌گانه‌ی قانون اخیر مجلس و ملاحظات ده‌گانه‌ی ذیل مصوّبه‌ی شورای عالی امنیّت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است،‌ اعلام میگردد.
 
اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه‌ی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ی آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتّحادیه‌ی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیه‌ی اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌ی نقض برجام است.
 
ثانیاً: در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
 
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده‌ی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
 
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانه‌ی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره‌ی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
 
خامساً: معامله‌ی اورانیوم غنی‌‌شده‌ی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراین‌‌باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
 
سادساً: مطابق مصوّبه‌ی مجلس،‌ طرح و تمهیدات لازم برای توسعه‌ی میان‌مدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هم‌اکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است،‌ تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
 
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، ‌تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا به‌گونه‌ای سامان‌دهی کند که در پایان دوره‌ی هشت‌ساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنی‌سازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
 
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، ‌تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
 
تاسعاً: وجود پیچیدگی‌ها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریب‌کاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است،‌ تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود.
 
با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبه‌ی جلسه‌ی ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود.
 
در خاتمه همان‌طور که در جلسات متعدّد به آن‌جناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کرده‌ام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همه‌‌جانبه‌ی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بی‌رویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
 
توفیقات جنابعالی و دیگر دست‌اندرکاران را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
 
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۹ مهرماه ۹۴
 
انتهای پیام