چیزی که بعد از مرگ ثوابش برای انسان نوشته می‌شود


 
کد خبر: ۸۱۸۵۵
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۱
 
 
 
 
 
 

7چیزی که بعد از مرگ ثوابش برای انسان نوشته می‌شود 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در سخنی ارزشمند هفت چیزی است که بعد از مرگ ثواب آنها برای بنده نوشته مى‏‌شود را بیان فرموده‌اند.
عقیق:رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند: هفت چیز است که بعد از مرگ ثواب آنها برای بنده نوشته مى‏‌شود؛

1) کسى که درختى بکارد
2) یا چاهى حفر کند
3) یا نهرى جارى کند
4) یا مسجدى بنا کند
5) یا قرآنی بنویسد و بگذارد
6) یا علمى از خود باقى گذارد
7) یا فرزند صالحى بعد از خود داشته باشد که از براى او استغفار کند.

متن حدیث:

قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏: سَبْعَةُ أَشْیَاءَ یُکْتَبُ لِلْعَبْدِ ثَوَابُهَا بَعْدَ وَفَاتِهِ:
رَجُلُ غَرَسَ نَخْلًا
وَ حَفَرَ بِئْراً
وَ أَجْرَى نَهَراً
وَ بَنَى مَسْجِداً
وَ کَتَبَ مُصْحَفاً
وَ وَرَّثَ عِلْماً
وَ خَلَّفَ وَلَداً صَالِحاً یَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ وَفَاتِه.

 

پی نوشت:

«تنبیه الخواطر، جلد 2، صفحه 110- معدن الجواهر،صفحه 59»

منبع:تسنیم
 

علت استغفار پیامبران

علت استغفار پیامبران 

 

در چند مقاله به تفصیل آیات قرآن را بررسی کردیم تا نظر قرآن را در موضوع جبر و اختیار بفهمیم و دیگر شکی در این زمینه باقی نمی ماند
 
در چند مقاله به تفصیل آیات قرآن را بررسی کردیم تا نظر قرآن را در موضوع جبر و اختیار بفهمیم و دیگر شکی در این زمینه باقی نمی ماند که انسان بعضی از کارهایش را به دست خود و با اختیار خود انجام می دهد. از طرفی برای کسی سستی و وهنی هم در کار نباشد که ما کاره ای نیستیم و هر چه خدا می خواهد همان خواهد شد یا اینکه ما مجبوریم. جبر داخلی و خارجی فرق نمی کند.
 
استغفار پیامبران،استغفار
 

استغفار پیامبران

آخرین دسته از آیات ، آیاتی است که دلالت بر استغفار پیامبران دارد. اگر اختیار نبود دیگر به خاطر ترک اولی معنا نداشت کسی استغفار بکند. ما هرگز استغفار نمی کنیم که چرا رنگ من سفید شده یا رنگ من سیاه شده؟ هرگز کسی به خاطراینکه مرد شده یا زن شده استغفار نمی کند. استغفار جایی معنا دارد که اختیار باشد.
آیات فراوانی داریم که در این آیات پیامبران به خاطر ترک اولی هایی که انجام شده یا احتمال انجام شدنش بوده طلب مغفرت کردند از جمله می فرماید:

"ربنا ظلمنا أنفسنا ، از قول حضرت آدم و حوا می فرماید که گفتند پروردگارا ما بر خودمان ستم کردیم پس ما را ببخش.

" سبحانک إنی کنت من الظلمین (88 / انبیا )، از قول حضرت یونس که فرمود پروردگارا تو منزهی به درستی که من از ستمکاران بودم ".

یا از قول حضرت موسی می فرماید: " رب إنی ظلمت نفسی ، پروردگارا من بر خودم ستم کردم ".

" رب إنی أعوذبک أن أسئلک ما لیس لی به علم (هود / 47 )، حضرت نوح (علیه السلام) می فرماید پروردگارا من به تو پناه می برم از اینکه آنچه بدان علم ندارم از تو بخواهم ".

قضا و قدر و تاریخ باعث جبر نمی شوند. نه اینکه اینها تأثیر ندارند اما از انسان سلب اختیار نمی کنند. اینها هر کدام تأثیراتی بر محدود کردن اختیار انسان دارند و اختیار را محدود می کنند اما سلب نمی کنند و انسان را مسلوب الاختیار نمی کنند

 جریان این بود که وقتی که حضرت نوح (علیه السلام) دید پسرش غرق شد گفت: خدایا تو به من قول داده بودی که اهل من محفوظ بمانند و غرق نشوند و این پسر هم از اهل من بود. خداوند فرمود: نه او از اهل تو نبود. اهل تو کسی است که ایمان داشته باشد. اهلیت به زاد و ولد نیست بلکه به ایمان است. سپس حضرت نوح (علیه السلام) بلافاصله اظهار عذرخواهی کرد و گفت: خدایا من را ببخش که چنین تقاضایی کردم.

این آیات دلیل براین است که حضرت نوح (علیه السلام) می توانست چنین تقاضایی را از خدا نکند ولی اگر کرده تقاضای او حرام نبود.

این آیات دلیل بر این است که اینها اختیار داشتند می توانستند این کارها را نکنند. حضرت موسی(علیه السلام) می توانست آن ساعت وارد شهر نشود و آن اتفاقها نیفتد، حالا که وارد شده و آن اتفاق ها رخ داد می گوید: خدایا من اشتباه کردم آن زمان، زمان ورود من به شهر نبود.

حضرت آدم (علیه السلام) می توانست آن ترک اولی را نکند حالا که کرده می گوید خدایا من را ببخش.

حضرت یونس (علیه السلام) می توانست یک مقدار بیشتر تحمل کند و کمی دیرتر قوم خود را رها بکند.. بعد از رفتن حضرت یونس (علیه السلام) توبه کردند و خدا هم توبه آنها را قبول کرد.

قضا و قدر و تاریخ باعث جبر نمی شوند

قضا و قدر و تاریخ باعث جبر نمی شوند. نه اینکه اینها تأثیر ندارند اما از انسان سلب اختیار نمی کنند. اینها هر کدام تأثیراتی بر محدود کردن اختیار انسان دارند و اختیار را محدود می کنند اما سلب نمی کنند و انسان را مسلوب الاختیار نمی کنند که اگر چنین کردند دیگر مسئولیتی نیست.

اگر این عوامل، عوامل درونی، بیرونی، طبیعی، ماوراء طبیعی ، اقتصاد ،غریزه یا هر عامل دیگری کاملاً اراده انسان را سلب کرد دیگر مسئولیتی وجود ندارد. عذاب و ثوابی هم ندارد. اما آیا این عوامل به چنین حدی از تاثیر می رسند ؟

غالبا چنین نیست اکثر قریب به اتفاق انسان ها به این حد تحت فشار این عوامل قرار نمی گیرند. ولی به همان اندازه که محدود می شود به همان اندازه هم سوالی نخواهد بود و مسئولیت کمتر می شود. ولی اینکه سلب اختیار کامل بشود تقریباً قریب به محال است.

به هر حال یک بخشی برای اختیار انسان باقی می ماند. به عبارت دقیق تر جزء اخیر علت تامه در افعال اختیاری انسان باز اختیار و اراده انسان است ولو اینکه یک درصد باشد یا یک در هزار باشد. گاهی ممکن است که نود درصد باشد. نود درصد به اختیار انسان مربوط می شود. ده درصد به عواملی که گفتیم مربوط است. گاهی ممکن است این عوامل آنقدر قوی بشود که اختیار انسان را به یک درصد تقلیل بدهد. ولی به هر حال حرف آخر را اختیار انسان می زند.

خلاصه

استغفار پیامبران به خاطر ترک اولی نشانه وجود اختیار است. برخی عوامل اگر چه بر اختیار تاثیر می گذارند اما ازانسان بطور کامل سلب اختیار نمی کنند.

 

 

 

 

"وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

باغدشت کریز/تصاویرشکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

 

منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف



صاحبان خرد ناب در قرآن چه کسانی هستند؟

 
کد خبر: ۸۱۹۲۵
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۰
 
 
 

صاحبان خرد ناب در قرآن چه کسانی هستند؟ 

کتاب «اولوالالباب (صاحبان خرد ناب) در قرآن» نوشته علی رضایی بیرجندی توسط انتشارات بوستان کتاب منتشر شد.
عقیق:کتاب «اولوالالباب (صاحبان خرد ناب) در قرآن» نوشته علی رضایی بیرجندی منتشر شد.

در معرفی این کتاب آمده است:

اولوالالباب (صاحبان خرد ناب) کسانی‌اند که با بهره‌گیری کامل از خرد ناب و نیالودن آن به اوهام نفسانی، شایستگی دست‌یابی به حکمت الهی را پیدا کرده و در جایگاهی فراتر از صاحبان علم ایستاده‌اند. اولوالالباب در سه ساحت انسانِ قرآنی یعنی: در ساحت اندیشه با تفکر در آفاق و انفس و آزاداندیشی، پندآموزی، خداشناسی، عاقبت‌اندیشی و نگاهی خوش‌بینانه به عالم؛ در ساحت عواطف با داشتن شرح‌صدر، ایمان، تقوا، عبرت‌پذیری و ترس از بدحسابی در قیامت؛ در ساحت عمل و اراده با صبوری، عمل به عهد الهی برقراری پیوندها، ایثار و انفاق، گذشت، نیایش، استغفار در تلاش برای رسیدن به کمال هستند. در نتیجه می‌توان گفت آنان عالمان روشن ضمیری هستند که خواستار همراهی با ابرارند و هدفشان قرار گرفتن در زمره مقربان است. کتاب حاضر، اولوالالباب را در این سه ساحت، کاویده است.

کتاب «اولوالالباب (صاحبان خرد ناب) در قرآن» با مبلغ 32هزار تومان توسط انتشارات بوستان کتاب برای مخاطب تخصصی منتشر شده است.

منبع:فارس

گلچین مداحی های ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع)

 
کد خبر: ۸۱۹۴۰
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۰
 
 
 
 
 گلچین مداحی های ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع) 
 
عقیق:گلچین مداحی های ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع)
 
 
 
 
 
 
 
حاج سیدمجید بنی فاطمه/درهای آسمون رحمت واشد
 
 
حاج حسین سیب سرخی/بارون که میبارد دلم،سرمست غوغا می شود
 
 
حاج سیدمهدی میرداماد/ایشلا همچین شبی ذکر یا علی بگیم
 
 
کربلایی حنیف طاهری/می نویسم ترانه به خط بارون
 
 
حاج حسن خلج/در آن شبی که بود
 
 
حاج میثم مطیعی/لب نگار که باشد رطب حرام بود
 
 
 
 
حاج ابوذر بیوکافی/تو شب ظلمت زده خورشید
 
 
حاج محمد یزدخواستی/دنیامون از نفست جون میگیره
 
 

دعای سفارش شده امام سجاد(ع) برای رفع بلا و سختی

 
 
 
کد خبر: ۸۱۹۱۰
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۳
 
 
 
 
 
هفتمین روز از صحیفه سجادیه:

دعای سفارش شده امام سجاد(ع) برای رفع بلا و سختی 

هفتمین دعا از صحیفه سجادیه را به هنگام بلا و رفع مشکلات و انده بخوانید.
عقیق:در هفتمین باب از صحیفه سجادیه دعا و ستایش امام زین العابدین (ع) در مقابل پروردگار الهی درخصوص رفع بلا، سختی و روی آوردن انده بر انسان ذکر شده است. 
 
در ادامه این گزارش می خوانید:
 
وکان مِن دعائِهِ علیه‏السلام اِذا عَرَضَتْ لَهُ مُهمّةٌ اَو نَزلَتْ بِهِ مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَالْکَرْبِ:
 
دعای امام سجاد(ع) به هنگامی که برای اورنج و سختی پیش می آمد و یا زمانی که اندوهگین بودند:
 
یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُالْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدآئِدِ، وَ یا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ ‏الْمَخْرَجُ اِلى‏ رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْاَسْبابُ، 
 
اى کسى که گره هر سختى به دست تو گشوده می‌شود، و اى آنکه مرز سختی ها به واسطه تو شکافته خواهد شد، که راه بیرون شدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود, دشواریها به لطف تو آسان گردد، و وسایل زندگی واسباب حیات به رحمت تو فراهم آید.
 
وَ جَرى‏ بِقُدْرَتِکَ الْقَضآءُ، وَ مَضَتْ عَلى‏ اِرادَتِکَ الْاَشْیآءُ، فَهِىَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِاِرادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ، 
 
و قضا به قدرتت جریان گیرد، و همه چیز به اراده تو روان شود، تنها به خواست تو بی آنکه فرمان دهی همه چیز فرمان برد، و هر چیز محض اراده‌ات بی آنکه نهی کنی از کار بایستد.
 
اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمّاتِ، وَ اَنْتَ الْمَفْزَعُ فِى الْمُلِمّاتِ، لایَنْدَفِعُ مِنْها اِلاّ ما دَفَعْتَ، وَ لایَنْکَشِفُ مِنْها اِلاّ ما کَشَفْتَ،
 
در تمام دشواریها تو را می خوانند، و در بلیّات و گرفتاریها به تو پناه می‌جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف گردد, و گرهی نگشاید مگر آنچه که تو بگشایی.
 
وَقَدْنَزَلَ بى یا رَبِّ ما قَدْتَکَاَّدَنى ثِقْلُهُ، وَاَلَمَّ بى ما قَدْبَهَظَنى حَمْلُهُ، وَ بِقُدْرَتِکَ اَوْرَدْتَهُ عَلَىَّ، وَ بِسُلْطانِکَ وَجَّهْتَهُ اِلَىَّ، فَلامُصْدِرَ لِما اَوْرَدْتَ، وَ لاصارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَ لافاتِحَ لِما اَغْلَقْتَ، وَ لامُغْلِقَ لِما فَتَحْتَ، وَ لامُیَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ، وَ لا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ،
 
الهی، بلایی بر من فرود آمده که سختی و ثقل آن مرا در هم شکسته، و گرفتاریهایی بر من حمله‌ور شده و تحملش برای من دشوار است، و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کرده ای و به اقتدار خود متوجه من نموده ای، اله من، چیزی را که تو آورده ای کسی نبرد، و آن چه تو فرستاده ای دیگری باز نگرداند، و بسته تو را کسی نگشاید و چیزی را که تو بگشایی دیگری نبندد، و آنچه را تو دشوار نموده ای کسی آسان نکند، و آن را که تو ذلیل کرده ای یاوری نباشد.
 
فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَافْتَحْ لى یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَاکْسِرْ عَنّى سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ اَنِلْنى حُسْنَ النَّظَرِ فیما شَکَوْتُ، وَ اَذِقْنى حَلاوَةَ الصُّنْعِ فیما سَاَلْتُ، وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنیئاً،
 
پس بر محمد و آلش درود فرست، ای پرورگار من! در آسایش را به رویم باز کن، و به قدرتت صولت سلطان غم را در میدان حیات من 
 
بشکن، و مرا در موردی که از آن شکوه دارم به عنایت و احسانت کامیاب کن، و به درخواست من شیرینی اجابت بچشان، و از سوی خودت رحمت و گشایشی دلخواه نصیبم فرما.
 
وَاجْعَلْ لى مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً، وَ لاتَشْغَلْنى بِالْاِهْتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِکَ، وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ، فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بى یا رَبِّ ذَرْعاً، وَامْتَلَأْتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلَىَّ هَمّاً، وَ اَنْتَ الْقادِرُ عَلى‏ کَشْفِ ما مُنیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ ما وَقَعْتُ فیهِ، فَافْعَل بى ذلِکَ وَ اِنْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظیمِ
 
و برایم نجات و خلاصی سریع از گرفتاریها مقرر کن، و مرا به خاطر چیرگى غم از رعایت واجبات و به کار بستن مستحبات خود بازمدار، چرا که من به سبب آنچه به سرم آمده بی تاب و توان شده, و قلبم از تحمل آنچه در زندگیم رخ نموده لبریز از اندوه گشته، و تو به رفع گرفتاریهایم و دفع آنچه در آن در افتاده ام توانایی پس قدرتت را درباره من به کار بر گرچه از جانب تو مستحق آن نیستم، ای صاحب عرش عظیم.
 

منبع:باشگاه خبرنگاران