"کلام ولی"

"کلام ولی"
افسران -

 

 

تقویت و کیفیت بخشی مجموعه بسیج:
1. آنچه که ضرر و ضربه میزند، سطحی نگری در اعتقاد، فهم و در گزینش منطق و مبناست.
2. یک روزی اگر تجربه ای پیش بیاید و ملت مجبور بشود که در مقابل دشمن دست به سلاح ببرد و دفاع نظامی بکند، باز هم همین مجموعه ی جوانها وهمین بسیج، اقتدار و شکست ناپذیری ملت ایران را به دشمن نشان خواهند داد.
3. تقویت بسیج، هرچه خالص تر و معنوی تر کردن عناصر بسیجی،توسعه ی فعالیتهای بسیجی به همه ی مناطق زندگی، جزو کارهای اساسی است.
4. کشور ما، ملت ما، انقلاب ما و تاریخ ما به بسیج نیازمند است و بسیج به کیفیت بخشیدن روزافزون به خود نیازمند است

راهکارهای تقویت مجموعه بسیج:

1. بالا بردن عیار روحیه ی بسیجی و تضمین خلوص در کارها
2. پرهیز از آفتها با شکر خدا و توکل بر او
3. پرهیز از سطحی نگری در اعتقاد، فهم و در گزینش منطق و مبنا
4. تثبیت بسیج در کشورها و ملتهای مسلمان به عنوان یک دستورالعمل زنده و قابل تبعیت با عملکرد خوب
5. توسعه ی فعالیتهای بسیجی به همه ی مناطق زندگی
6. از خود شروع کردن و جا انداختن فرهنگ آن در بسیج
7. گسترش سطحی و عرضی همراه با عمق یابی و ارتقای کیفیتها

دیدار با جمعی از بسیجیان 91/9/1

حد و مرز بسیج در اندیشه حضرت روح الله(ره)

حد و مرز بسیج در اندیشه حضرت روح الله(ره)
حد و مرز بسیج در اندیشه حضرت روح الله(ره)
 
بسیجیان کدام «پرچم» را بر دوش می‌کشند؟
در اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی، بسیج مرز نمی شناسد، بسیج آرام و قرار ندارد، بسیج پرچم مقابله با استکبار و استبداد را بر دوش می کشد و...

  تأسیس بسیج با صدور فرمان امام خمینی (ره) ماه‌ها پیش از آغاز جنگ تحمیلی و در تاریخ ۴/۹/۵۸ در شرایطی تحقق یافت که اصل انقلاب ثبات و استقرار نظام جمهوری اسلامی در معرض تهدید قرار داشت و این تهدیدات محدود در عرصه های نظامی نبود بلکه تهدیدات و خطرهایی همه جانبه را به تصویر می کشید. با این توصیف حضرت امام (ره) فرمودند: «باید ما همه قوایمان را مجتمع کنیم برای نجات دادن یک کشور، باید اگر مسائلی برایمان پیش بیاید، هر چه هم سخت باشد، تحمل کنیم»(۱)

ـ بسیج سپر دفاعی کشور در برابر استکبار: تاریخ تحولات انقلاب اسلامی بیانگر این واقعیت است که سازمان بسیج، پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، به فرمان رهبر کبیر انقلاب تأسیس گردید(۲)، زمانی که ابعاد و عمق توطئه های استکبار جهانی برای سلطه بر ملتهای منطقه بویژه ملت بزرگ ایران بیش از پیش آشکار شده و شیطان بزرگ که از دست جوانان انقلابی کشور به شدت زخمی شده بود عزم خویش را در هجمه و فشار همه جانبه بر کشور جزم نموده و سودای براندازی نظام را در سر می پروراند در چنین فضایی تشکیل بسیج در واقع انسجام بخشی به تمامی توانمندیها و دارایی هایی کشور در برابر فتنه گری استعمارگران قلمداد گردید. بسیج تاکنون این نقش را بخوبی ایفا نموده است و ماندگاری و سربلندی و امنیت و اقتدار همه جانبه کشور دلیلی گویا به این مدعا می باشد و در آینده نیز سپر دفاعی کشور و عامل به شکست کشاندن توطئه ها و خنثی کردن فتنه ها و شیطنت های استکبار جهانی و ایادی آن خواهند بود.

به گزارش فارس ـ تشکیل بسیج از برکات و الطاف خداوند بود: بزرگترین افتخار و آرامش و اطمینان خاطر برای بسیجیان حمایت های رضایت بخش مراد و مقتدای بسیجیان بود که با تعابیر معنوی و ادبیات برانگیزاننده بیان می شد. امام خمینی (ره) در پیام خویش به بسیجیان در پایان دوران افتخار آمیز دفاع مقدس در دوم آذرماه ۱۳۶۷ فرمودند: «تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد... من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام»(۳) از این رو می توان مخالفت های احتمالی که از روی غفلت یا اشتباه صورت می پذیرد را با دیده تردید نگریست و آنها را در نقطه مقابل گفتمان امام راحل (ره) ارزیابی کرد.

ـ بسیجیان مظهر عشق و ایثارند: واژه هایی چون عشق و ایثار و فداکاری در عصر کنونی جز با معرفی شهیدان و جانبازان و رزمندگان معنا پیدا نمی کند، امام خمینی (ره) که همواره علاقه و دلبستگی سرشار خویش را نسبت به بسیج و بسیجیان در مقاطع مختلف بطور شفاف و صریح بیان داشته اند در این زمینه فرمودند: «در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب، خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههای فراوانی که با ایثار، خلوص، فداکاری و شهادت طلبی در این کشور، انقلاب کردند ولی حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهد بود»(۴)

- شکوفه ها و تربیت یافتگان بسیج رستگارند: امام راحل (ره) پایه گذاری بسیج را شجره طیبه نامیدند و شکوفه ها و خروجی آن را به مدرسه عشق و مکتب شاهدان تعبیر نمودند، بسیج بهترین مأمن برای تربیت جوانان و نوجوانان است، کادرسازی، فرهنگ سازی، انتخاب الگوی کارآمد و صحیح برای مشارکت در عرصه های سرنوشت ساز کشور به نحوی اطمینان بخش در این ساز و کار مقدس صورت می پذیرد.

امام راحل (ره) در این راستا فرمودند: «بسیج، شجره طبیه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروان آن بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند، بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خداست»(۵)

- توصیه امام (ره) به تجلیل از رزمندگان و حفظ انقلاب: رهبر کبیر انقلاب اسلامی همواره دغدغه نفوذ فرصت طلبان و نااهلان و نیز به فراموشی سپردن پیش کسوتان جهاد و شهادت را گوشزد کرده اند و توجه به این دو امر مهم را در وصیت نامه سیاسی الهی خویش تکلیف آیندگان بیان نموده است معظم له در بیاناتی ماندگار تأکید فرمودند: «آری، دیروز روز امتحان الهی بود، که گذشت و فردا امتحان دیگری است، که پیش می آید و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم، ... من در میان شما باشم و یا نباشم، به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند»(۶)

ـ بسیج پشتوانه انقلاب اسلامی است: این پشتوانه را باید روز بروز تقویت کرد و شائبه های تضعیف و مخالفت با آن را می بایست هوشیارانه دفع نمود.

امام راحل (ره) فرمودند: «بسیج مستضعفان که به حق پشتوانه انقلاب اسلامی است به کوشش ارزنده خود ادامه داده و به حمدالله با همت جوانان برومند و داوطلبانه، گروه میلیونی رزمنده را تربیت و امید آن است که با شرکت فعال قشرهای منظم و شور و شوقی که در جوانان از برکت اسلام مشاهده می شود ارتش بیست میلیونی که نگهبان جمهوری اسلامی و کشور عزیز از شر جهانخواران متجاوز است، تحقق یابد»(۷)

- بسیج جهانی پرچمدار مقابله با ظلم و بی عدالتی: در اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی، بسیج مرز نمی شناسد، بسیج آرام و قرار ندارد، بسیج پرچم مقابله با استکبار و استبداد را بر دوش می کشد، بسیج باید عزم راسخ و همت بلند داشته باشد و چشم انداز آن نجات بشریت و سرکوبی استکبار است. امام راحل (ره) در این خصوص فرمودند: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست باید هسته های مقاومت در تمامی جهان بوجود آید و باید در مقابل شرق و غرب ایستاد»

و در مقطعی نیز تصریح نمودند که «... بار دیگر تأکید می کنم که غفلت از ارتش بیست میلیونی سقوط در دام دو ابر قدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت»

بسیج در چنین فرهنگ و گفتمانی آمادگی کامل را برای حفظ انقلاب و حراست از دستاوردهای حیاتبخش و انسان ساز انقلاب اسلامی دارا می باشد، آغوش پر مهر و محبت خویش را با اخلاص و صداقت برای جذب و تربیت نوجوانان و جوانان باز نگه داشته و صلح و صفای خویش را با آنان تقسیم می کند.

بسیج بهترین الگو برای مشارکت در عرصه های سرنوشت ساز کشور در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، علمی، و... می باشد. بدیهی است ایفای چنین نقشی منوط به داشتن بصیرت و آگاهی و هوشیاری عمیق و همه جانبه است. مهمترین رمز موفقیت و ماندگاری بسیج و بسیجیان اتصال به کانون مشروعیت نظام یعنی مقام ولایت مطلقه فقیه است، بسیج بازوی پرتوان ولی امر و امامت امت است، بر این باور ثابت قدم خواهد ماند، ملامت ملامت گران و سرزنش خناسان در عزم و اراده آنان تأثیر نمی گذارد، خستگی نمی شناسد، در هر میدانی که نیاز به حضور او احساس شود سر از پا نشناخته حضور هوشمندانه و مؤثر پیدا می کند، بسیجی اهل خطر است و غبارها را از چهره انقلاب و انقلابیون پاک می کند، بسیج خار چشم دشمنان و ایادی وابسته به استکبار است و با بینش و بصیرت فافذ خویش قله های ترقی را می پیماید و گام به گام با مقتدای خویش ،حرکت می کند.

پی نوشت ها:

۱ـ صحیفه امام /ج ۱۱ /ص ۱۲۱ـ۱۲۰

۲ـ پنجم آذرماه ۱۳۵۸ با فرمان امام خمینی (ره)

۳ـ صحیفه امام/ ج ۲۱ /ص ۱۹۶ـ۱۹۴

۴ـ همان

۵ـ پیام امام (ره) به بسیجیان در پایان جنگ تحمیلی، امام خمینی و نهادهای انقلاب اسلامی، بنیان دفتر ۳۶ ص ۱۷۷

۶ـ ۲۹/۴/۶۷

۷ـ صحیفه امام/ ج ۱۵/ ص ۳۸۶

ویژگی های بسیجیان و منتظران مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

ویژگی های بسیجیان و منتظران مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ویژگی های بسیجیان و منتظران مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

ویژگی های بسیجیان و منتظران مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
بسیجی بودن یک ارزش و آمادگی برای دفاع از حق- حق شناسی و حق پرستی و پاسداری و صیانت از حق است؛ می توان مفهوم بسیج را با مفاهیمی مانند: انصار و مهاجران، اصحاب امام زمان(عج)، یاران حق، مرزبانان توحید، شیفتگان خدمت، تشنگان ولایت، پاسداران عدالت، جنود الهی و حزب خدا و منتظران ولی الله و رهروان خمینی کبیر(رض) تطابق داد و از ایشان به بزرگی و بزرگواری و کرامت یاد کرد. در این مقاله به گوشه هایی از صفات منتظران راستین ولی عصر ارواحنا فداه اشاره شده که می توان تبلور صفات یاد شده را در بسیجیان جستجو کرد و انتظار می رود تا بسیجیان با اخلاص اردوگاه خمینی کبیر(رض) با توکل بر خداوند و تلاش صادقانه تجلی صفات یاران مهدی(عج) را نوید بدهند و یاد آن بزرگوار را در دلها و جانها زنده کنند و الگوئی برای نسل امروز و نسلهای آینده باشند مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.

و اینست رمز و راز بسیج و بسیجی؟!

اینک به ده ویژگی از صفات یاران مهدی(عج) و فضائل منتظران آن حضرت اشاره می نماییم؛ باشد که خداوند توفیق معرفت و اطاعت به همه ما کرامت فرماید و فکر و فرهنگ و تفکر بسیجی و انتظار را در دلها و جانهای ما زنده سازد و عشق به ولایت را سرمایه و توشه طی طریق ما قرار دهد.

¤ ویژگی یاران و منتظران مصلح موعود

یکی از مسائل پربرکت، سازنده، تاثیرگذار و الهام بخش امت بزرگ اسلامی و پیروان اهل البیت(ع) مسئله انتظار است.
انتظار، آمادگی برای جهانی بهتر، نویدبخش، عدالت خواه و سرشار از ایمان و معنویت و اخلاق است.
انتظار دو بعد سلبی و ایجابی دارد:
الف: نفی وضع موجود
ب: اثبات وضع مطلوب
چه بسا این حقیقت نورانی به نوعی در دعای شریف ندبه وافتتاح و دعاهای مشابه دیگر به صورت بسیار حکیمانه ای ترسیم شده است.
گوهر انتظار از دیدگاه اهل البیت(ع) آرمانخواهی و آرمان گرائی و عشق به بهترین شرائط زندگی برای جهان بشریت است. شرائطی که تمامی استعدادها شکوفا شود و عدالت جهانی حاکم باشد و فقر و محرومیت زدوده شود.

انتظار روح امیدواری و انگیزه نسبت به آینده است:

انسان اهل انتظار هرگز مایوس نمی شود که یاس از گناهان کبیره است. به لطف خداوند و وعده های الهی امیدوار است و برای آینده ای بهتر تلاش می کند.
در روایات آمده است:
کسی که انتظار حاکمیت ما را می کشد مانند کسی می ماند که با خون خود در راه خداوند غوطه می خورد.
در اینجا چند ویژگی بسیجیان راستین و منتظران واقعی آن حضرت را توضیح داده، امید آنکه خداوند متعال توفیق درک این عید بزرگ و صبح سعادت را به همه ما عنایت فرماید.

1-معرفت کامل

یکی از صفات بارز و برجسته مومنان معرفت است؛ ارزش انسانها به معرفت آنهاست- هرچه معرفت کاملتر باشد ارزش انسان والاتر است.
گوهر وجودی انسانها را معرفت تشکیل می دهد، معرفت چراغ راه و راهنماست، معرفت سرمایه دنیا و آخرت است، معرفت بذر شهود و حضور و ادراک حقایق عالم است- معرفت بذر مراتب و درجات قیامت است.
بدون معرفت نهال تعالی انسان پا نمی گیرد و درخت وجود انسان برنمی دهد.
معرفت گوهر شب چراغ جان انسان است و خود کلید معرفه الله است.
در انگاره های دینی افضل انسانها و اکمل ابناء بشر بامعرفت ترینشان است.
و خداوند بزرگترین سرمایه ای که به انسانها داده و آنها را بر دیگر موجودات عالم امتیاز بخشیده، سرمایه و گنجینه معرفت است و «معرفه یفرق بها بین الحق و الباطل».
معرفت کامل با معرفت رسول الله (ص) و ائمه هدی(ع) و غیب و شهادت و دنیا و آخرت بهم آمیخته است و عرفان خداوند منان با عرفان پیامبران و اولیاء و سفرای الهی هم بهم گره خورده و شناخت خداوند و اسمای حسنا و صفات علیا و افعال حکیمانه و ربوبیت و رزاقیت و دیگر صفات او راهنمای انسان به احسن نظام و اتم صنع و اکمل انعام است. البته معرفت شاخه های فراوان دارد که در جای دیگر باید به آن توجه شود که اهم آن شناخت زمان و حادثه ها و شرایط و نیازها و ضروریات است.

2- محبت

معرفت موجب محبت می شود، معرفت عامل عشق و محبت است محبتهای کیمیای انسانسازی و توجه است محبت در انسان تحول ایجاد می کند چنانکه قرآن کریم می فرماید: «والذین آمنوا اشد حبالله».
این کیمیای محبت است که انسان را می سازد و پاک و پاکیزه می کند و آلودگیها را از دل انسان می زداید. حب خداوند و حب اولیاء خدا بزرگترین سرمایه هاست.
اکسیر محبت انسان را به دیار تولی می رساند. محبت حقیقی و عشق حقیقی چشم را بینا و گوش را شنوا و دل را شیفته محبوب می کند و سختی ها را در راه وصول به محبوب برانسان آسان می سازد در روایات آمده است که «المرء مع من احب» انسان با کسی است که او را دوست می دارد؛ در حقیقت رابطه محبت انسان را شبیه محبوب و از جنس او می سازد. چنانچه فرموده اند: «لادین الاالحب»: نیست دیگر مگر محبت (یعنی محبت شاخصه دینداری است).
از رسول اکرم(ص) نقل شده که فرموده اند:
«هرکس ما را دوست بدارد فردای قیامت با ما خواهدبود.»
اگر انسانی، سنگی را دوست بدارد خداوند او را با آن سنگ محشور فرماید.
و چه بسا کنایه از ارتباط با بت ها و مظاهر گوناگون باشد؛ بهرصورت محبت و عشق به امام عصر (ارواحنا فداه)؛ محبت و مودت و حب عملی و ارتباط واقعی با خاندان عصمت و طهارت(ع)، گوهره دین و جوهره ایمان و یقین است «و هل الدین الا الحب» آیا حقیقت دین جز محبت و عشق و انس و دوستی و ولایت و ارتباط و سنخیت با پاکان و پاکیزگان و اهل آیه تطهیر(ع) چیز دیگری هست؟
رسول الله(ص) فرموده اند:
هرکس قومی را دوست بدارد و با آنها ولایت و ارتباط برقرار نماید، روز قیامت با آنها محشور خواهدشد. این دوستی موجب ارتباط، نزدیکی، تقارب، سنخیت، تعامل، تاثیرپذیری، همگرایی، توالی و ولایت و انس و عشق و الگوگیری و همرنگی خواهدشد.
و همین سنخیت و ولایت و قرب و تعلق خاطر، عامل نجات انسان از مهالک و پیروی از اهل بیت(ع) خواهدشد و چه بسا سر روایاتی که می فرماید: «افضل الاعمال انتظار الفرج».
«محبوبترین اعمال در نزد خداوند متعال انتظار فرج باشد.»
به همین محبت و ولایت و عشق به همه خوبیها و پاکیها و تبری از همه بدی ها و زشتی ها مربوط می شود. و گوهر این روایات، عالی ترین درجه حب نسبت به عالیترین مرتبه محبوب باشد و آنگاه این مفهوم بصورت بسیار روشن صادق است که محبوبترین اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است.
از امیرالمومنین روایت شده که در پاسخ زیدبن صوهان که از آنحضرت سوال نموده: بهترین اعمال در نزد خداوند متعال چیست؟ فرموده اند: انتظار فرج است. البته این نوع روایات نوعا نسبی است.
لیکن گوهر آن محبوبترین عشق ها نسبت به محبوبترین معشوق ها و محبوب هاست؛ عشق خداوند متعال و عشق اولیاء او و عشق ولی اولیا و خاتم اوصیا و چشم بینای عالم وجود و واسطه غیب و شهود و ذخیره الهی و سر غائی آفرینش و مظهر غیب مطلق و اسم جامع و اسم اعظم و تجلی آیه نور و آیه تطهیر و سوره کوثر و اهل حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است.
«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم»
در هر صورت محبت نسبت به خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی (ع) و فاطمه زهرا(ع) و محبت نسبت به حضرت حجت (عج) و تلاش در راه تحصیل رضایت آن بزرگوار از اهم امور است و باید در راه آن اهتمام ورزید و در راه وصول به آن مجاهدت کرد و عوامل دوری و غفلت را زدود و عوامل انس و اتصال و وحدت را فراهم ساخت.
و همین معنا بهترین و زنده ترین محور تفاهم و تعامل و تالف و تعلق پیروان اهل البیت (ع) و امت اسلامی خواهد بود؛ باید در تبیین و تعریف و توضیح و تحقق آن کوشید و آنرا چراغ راه و رمز الفت و اتحاد اسلامی و تولی و تبری قرار داد.

3- بصیرت

تعمق و تدبر و بصیرت در دین چراغ راهنمای انسانهاست؛ بصیرت در صراط مستقیم همانند قطب نمائی است که جامعه اسلامی را به سمت اهداف بلند و متعالی آن هدایت می کند و در طوفان حوادث روزگار مانع سقوط، انحراف و انحطاط می گردد.
در میدان عظیم تضارب افکار و اندیشه ها و تنازع بقاء و مکتب ها واسم های گوناگون و جنگ های عظیم تبلیغاتی و رسانه ای و فرهنگی و دیدگاهها و نظرات گوناگون مذاهب و مکاتب اسلامی و غیر اسلامی، آنچه پس از معرفت، راهنما و روشنگر است تشخیص درست و بصیرت لازم در راه است.
پرچم ولایت و امامت و رهبری و هدایت امت را کسانی می توانند بدوش بگیرند که دارای سه ویژگی باشند:
الف: صبر و بردباری
ب: بصیرت و بیداری
ج: آگاهی و معرفت نسبت به مواضع حق
مهم تشخیص صحیح و حکیمانه است.
ممکن است افرادی اهل اقدام و عمل باشند و اراده برای کار و تلاش نیز داشته باشند لیکن در حوزه عمل تحت تاثیر القائات شیطانی، نفسانی و مانند آن قرار می گیرند. شمشیرها و زبان های آنها از پایگاه روشن ایمانی و اعتقادی برنخواسته و از الهام الهی و رحمانی نشأت نگرفته بلکه عوامل دیگری موثر بوده که این نوع اقدام نه تنها ارزش نداشته بلکه چه بسا ضدارزش باشد و آثار تخریبی آن از آثار مثبت آن بیشتر خواهد بود.
خوارج از همین قماش نامردمان بودند و در طول تاریخ نیز این قبیل جاهلان و غافلان و فریب خوردگان کم نیستند؛ اگرچه متنسک به دیانت باشند اما کوته نگری ایشان ضربات مهلکی بر پیکره اسلام اصیل وارد خواهد ساخت.
امروز نیز جهان اسلام گرفتار عناصر مسئله دار، تندرو، خشن و گروه های تکفیری و وهابی و منافق و سرسپرده و پرادعاست که هر یک تبری برداشته و بر قامت استوار و با عظمت این دین قویم و این شجره طیبه عدالتخواه و انسانساز می زنند.
مفهوم بصیرت در دین تشخیص حکیمانه و عمل خردمندانه است؛ بصیریت در دین و رصدگری مصالح و منافع دین و پیروان آن و صیانت از کیان آن یک ضرورت است؛ باید از اصول و مبانی دین تجاوز نشود و کسی کاسه داغ تر از آش نباشد و از پاپ کاتولیک تر نگردد.
تعقل و تعادل را حفظ می کند وزانت دینی و اخلاقی داشته از افراط و تفریط بدور باشد.
این چنین شخصیتی سیره پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) را رعایت می کند؛ نان را به نرخ روز نمی خورد- فریبکار نیست و اغراء به جهل نمی کند و خود مغرور نمی شود و دین را وسیله اهداف نفسانی قرار نمی دهد؛ بلکه از دین بعنوان چراغ سعادت و کارافزار حیات طیبه استفاده می کند.
البته در مسائل پیچیده و نیازمند به تحقیق و تفحص و کاوش و کند و کاو و جهد و اجتهاد می کند و از عالمان دین شناس و وظیفه شناس پیروی می کند و اگر خود چراغدار و چراغ بان حریم دین نباشد از عالمان ربانی نور می گیرد و بهره می برد و به آنها تأسی می جوید.

4- نصرت و یاری کردن

موضوع مهم تبلور اندیشه ها و آرزوها و آرمان ها در صحنه عمل و عملیاتی کردن اندیشه ها و دیدگاه هاست. اگر هزاران اندیشه و فکر خوب در ذهن انسان ها باشد کافی نیست گرچه لازم است لیکن زمانی افکار بلند و آرمان های بزرگ شکل عملی خواهد گرفت و تأثیرگذار و الهام بخش خواهد بود و سرنوشت ها را دگرگون می کند که از عالم ذهن و تصور به عالم واقع و تحقق برسد و ساز و کارهای مناسب اجرائی و عملیاتی برای پیاده کردن آن آرمان های متعالی فراهم شود.
آنچه همواره تاریخ ساز و ماندگار است تبدیل اندیشه های ذهنی و تصورات خیالی و آرمان های قلبی به جریان جاری و رود پرخروش زندگانی است. حرف را به عمل گره زدن و عینیت سازی سخن و نمود عملی یافتن.
ابر باران زا و اندیشه های الهام بخش و تأثیرگذار و سازنده می تواند سرنوشت را دگرگون سازد و مسیر کاروان بشریت را متحول نماید.
بدون تردید در طول تاریخ بشریت مردانی بزرگ با اندیشه ها و ایده های متعالی بوده اند که توانسته اند کاروان بشریت را هدایت کنند و برهنگان و یا مظلومان را عزت بخشند و متجاوزان و متجاسران را سر جای خود بنشانند. و این مردان فخر بشریت و سرمایه سعادت انسان ها هستند.
اینجا میدان بزرگ امتحان و ابتلای الهی است؛ در اینجا شخصیت برگزیدگان تاریخ شکوفا می شود و خدمتگزاران راستین جامعه بشریت از مرفهان بی درد و مسرفین بازشناسی می شوند چنان که در حدیث آمده است: در کشاکش و فراز و نشیب روزگار و تحولات زمانه گوهره مردان بزرگ شناخته می شود یا روشن و دانسته می گردد.
آری! در دوران حوادث و طوفان هاست که کشتیبان کارآزموده و امتحان داده و تلخ و شیرین و سرد و گرم چشیده از مدعیان بی هنر شناخته می شود. در اینجا موضوع نصرت اسلام و قرآن و در زمره انصار قرار گرفتن و لباس نصرت دین و یاری امام عصر (ارواحناه فداه) را بر قامت پوشیدن و همچون انصار امام حسین(ع) فداکاری و جانبازی کردن، معیار است؛ صحنه-صحنه حق و باطل و میدان کربلا و عاشورائیان تاریخ و تاریخ سازان پاک سرشت و روشن ضمیر و تفکیک آنها از طاغوتیان و یزیدیان است.
خط جدایی وفاداران راستین مکتب امامت و ولایت از سست عنصران خودباخته و سرانجام تحقق این معنای بلند و سنت الهی که:
«کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله.»
یاران امام زمان (عج) و دوستداران آن بزرگوار در زیارتنامه شریف و دعای عهد مکرر بر این وفاداری و فداکاری و بصیرت و نصرت در راه تحقق آرمانهای حضرت(عج) تاکید نموده و بر این ایمان و ایثار عشق می ورزند. من آماده نصرت شما هستم تا خداوند دین خودش را بواسطه شما زنده کند.
من با شما هستم با شما نه با دشمنان شما.
کاش من با شما و در کنار شما بودم و به درجه رفیع شهادت نائل می شدم و به این فوز بزرگ و عظیم می رسیدم.

5- وفاداری و فداکاری

چون آرمانها بزرگ واهداف متعالی و جهانی و جاودانه است بقدر اهداف باید عزم و اراده و انگیزه و عشق و ایمان و تلاش و مجاهدت باشد و گرنه «نابرده رنج گنج میسر نمی شود» - «من جد و جد» هر کس تلاش کند به هدف خواهد رسید؛ باید در میدان مسابقه به سوی خیرات و برکات بر همگان سبقت گرفت و در یک رقابت نفس گیر قله های شرف و فضیلت را فتح کرد و چراغ نورانی عزت و شرف را به دست گرفت.
چون آرمان مهدویت (ع)، بزرگترین و بالاترین آرمانهای بشریت است به مجاهدت و ریاضت و عشق و فداکاری نیاز دارد؛ هرگز نازپروردگان نبرند ره بجائی و مرده دلان پیروز نخواهند شد.
باید با نشاط و عزم و اراده، با جهاد و اجتهاد و با صبر و استقامت بپا خواست و بر خداوند متعال توکل کرد که «من یتوکل علی ا... فهو حسبه.»
مفاد دعاهای عهد و افتتاح، پیمان با ولی عصر ارواحنا فداه و بیعت با آن حضرت و آمادگی و تدارک همه جانبه برای هرگونه جانفشانی و جانبازی است.
این دست بیعت در دست ولی عصر ارواحنا فداه تا قیامت است و آمادگی آنقدر بالاست که اگر مرگ نیز حائل و واسطه شود باز اعلان آمادگی نموده تا از قبر سربرآوریم و در رکاب جانان جانفشانی کنیم.
این عهد وفای به عهد الهی و پیمان ربوبی، وفای به بیعت، وفای به میثاق امامت، وفای به ولایت الهی و ولایت اولیای الهی، است؛ از عالم ذر تا غدیر خم و تا یوم الانذار و حدیث منزلت با خمسه طیبه اهل کساء و آیه تطهیر و مباهله وفای به اهل البیت(ع) و مودت در رابطه با ذوالقربی و رسول اکرم(ص) و حدیث شریف ثقلین و مظاهر اسماء الله الحسنی و صفاته العلیاء وفای با آن کس که تجلی آیه نور است و تحقق آیه شریفه «و من عنده علم الکتاب» و آیه شریفه «وجعلنا هم ائمه لما صبروا و کانو بآیاتنا یوقنون» همه تجلی این تولی است. هم ایشان که فرمانروایان کشور صبر و یقین و پاسداران و حافظان حریم توحید و امنای الهی بر وحی و تنزل هستند.
وفای به عهد فطرت، که ریشه در تکوین و تشریع هر دو دارد و تشریع نیز مکمل تکوین است و معرفت اکتسابی نیز ظهور معرفت فطری است ثمره این شجره طیبه است. امامت معصومین (ع) که الگوی همه ارزشهای مکتب می باشد و امامت و عدالت، عصمت و طهارت همگی ریشه در عمق فطرت و سرشت عالم دارد.

6- اعتصام به حبل الله

قرآن کریم همه ما را به اعتصام و چنگ زدن به ریسمان استوار الهی و صراط مستقیم ربوبی و تمسک به حبل الله امر می کند.
اعتصام به حبل الله دارای مراتب و منازل فراوان فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسی و ظاهری و باطنی و اخلاقی و اعتقادی و معرفتی است و ابعاد گسترده حیات انسانها را پوشش می دهد.
اعتماد به حبل الله در درجه اول از عشق و ایمان بالله و ذکر و انس با حضرت حق و توسل و توکل به او شروع می شود.
حبل الله ریسمان الهی است و موجب صعود انسان از وابستگی ها و اسارت ها بسوی خداوند متعال می گردد انسان را از ظلمات جهل و غفلت و جهالت بسوی نور آسمانها و زمین هدایت می کند که:«الله نور السموات و الارض- الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور».
«حبل الله» ریسمان قرآن و عترت است؛ ریسمان امامت و ولایت و حلقه اتصال به هدایت و نصرت الهی است.
حبل الله ریسمان وحدت و همدلی، تفاهم و تعامل، عشق و محبت، اخلاص و استقامت در راه خداست.
اعتصام بحبل الله وظیفه همه مسلمانان و رمز عزت و سربلندی و اعتلای اسلام و مسلمین است.
اعتصام بحبل الله پیوند دلها و زبانها، تجسم اخوت و اتحاد، پیوند همفکری و همکاری و تعاون بر بر و تقوی است.
برای برقراری حکومت عدل جهانی یکی از مولفه های موثر و سرنوشت ساز اعتصام بحبل الله است.
باید همه اقشار مسلمین دست در دست یکدیگر نهاده و برای پیروزی اسلام و مسلمانان قیام کنند و بپا خیزند.
«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا»:
در این آیه کریمه خداوند متعال در دستور بسیار حکیمانه و سرنوشت ساز و مکمل یکدیگر بیان فرموده:
الف: همه به ریسمان الهی چنگ بزنید.
ب: از تفرقه پرهیز کنید.
امر است و نهی، ایجاب است و سلب، اقدام است و ترک، اقبال و تبشیر به اعتصام به حبل الله و ادبار و نهی از تفرقه و تشتت.
اساس نیز بردستور اعتصام به حبل الله و نه دستور اجتماع و یا جمع شدن در یک مکان و یا زیر یک سقف نه.؟!
آنچه از ما خواسته شده اعتصام بحبل الله است؛ که همگی به ریسمان خدا چنگ بزنیم و درجهت اعتصام بحبل الله تلاش و مجاهدت و اقدام نموده و اصل را به اخوت و محبت و عدالت قرار دهیم.
چرا که باید تمامی انگیزه ها و گرایش ها و اقبال ها درجهت اعتصام بحبل الله باشد و بس؟!

7-نیت و انگیزه الهی

نیت اساس وریشه عمل است«النیه اساس العمل»؛ عمل بی ریشه مانند درخت بی بن است همانطور که درخت بدون ریشه موضوعیت نخواهد داشت و ثمر نخواهد داد؛ اعمال انسانی نیز تابع ریشه ها، مبانی فکری و اعتقادی و انگیزه است؛ امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرموده اند:«بدان هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاک و پاکیزه باشد باطنش نیز پاک و پاکیزه خواهد بود و آنچه ظاهرش پلید باطنش نیز پلید باشد خواهد بود. و پیامبر (ص) فرمود: بدان برای هر عملی رویش هست و هر رویشی از آب بی نیاز نیست1.
و بدان برای هر عملی گیاهی است و هیچ گیاهی از آب بی نیاز نیست و آب ها مختلفند آن آب که پاک باشد سیراب کردنش، کشتش پاک و میوه آن شیرین خواهد بود و آنچه که سیراب شدن آن پلید باشد، کشتش پلید و میوه اش تلخ خواهد بود.
«نیت» قوام شخصیت انسان را تشکیل می دهد و گفتار انسانها از شخصیت روحی و معنوی آنها شکل می گیرد و تحت هدایت تعقل و روح و جان و قلب عمل می کند؛ هرچه روح قوی تر قلب نورانی تر- انگیزه ها الهی تر عمل شایسته تر خواهد بود؛ شاکله وجودی انسانها را مجموعه ای از افکار و انگیزه ها و اخلاقیات و اعمال تشکیل می دهد و ساختار و ساختمان فکری و روحی انسانهاست که ساختار عملی و رفتار و گفتار و روابط انسانی و اجتماعی انسانها را سامان می دهد و می سازد و چه بسا آیه شریفه «قل کل یعمل علی شاکله».
به این حقیقت اشاره نموده و پرده از روی این واقعیت برگرفته که شاکله وجودی انسان و قوام حیات او را انگیزه های باطنی و روحیه ها می سازند.
و اساس بنای وجودی انسان به افکار و نیات او وابسته است.
در روایتی امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: کردارها و رفتارها و گفتارها. میوه ها و ثمرات نیت ها و انگیزه هاست؛ فردای قیامت مردمان برحسب نیاتشان محشور می شوند.
علت خلود اهل آتش در آتش نیات و شخصیت باطنی آنهاست و علت جاودانگی اهل بهشت در بهشت نیز نیات و شخصیت باطنی و هویت درونی آنهاست و جوهر وجودی انسانها منشأ است و قلب آنها نه قالب آنها. اعمال و اشکال و فرمهای ظاهر و قالبی نشاندهنده باطن و حقیقت انسانهاست و شاکله انسانها را نیات انسانها می سازد. نیات خیر و حشر نیز به تراوشات روح و تنزلات حقیقت انسانها مربوط می شود.
نیت ها زمینه ساز الطاف و عنایات خداوند متعال است؛ نیت ها عامل توفیق و تداوم لطف الهی است نیت پاک گوهر بی بدیلی است که هرگز قابل جایگزینی نیست.
باید کوشید تا این سرمایه ارزشمند را تحصیل کرد؛ باید از خدا خواست و در دعا و انابه به درگاه ایزدی و اخلاص در عمل کوشید؛ نیت پاک عامل برکت است و سرمایه سعادت؟!
باید با انگیزه الهی برای کسب مکارم و عشق به خدمت و پاسداری و صیانت از مکتب توحید بپا خواست.
باید عازم و مصمم بود و با عزم و اراده برای پیشبرد آرمانهای بلند و متعالی اسلامی کوشید؛ باید پرچم عزت و شرف را بدوش گرفت و تا فتح قله ها نهراسید نباید مأیوس شد و باید کار را چنان دنبال کرد که رهبران الهی انجام دادند و کربلائیان با خون نوشتند و عاشورائیان در این رابطه عشق بازی کردند. آنچه ربی ها و ربانیون انجام دادند، آنچه مردان خدا و رجال دین برگزیدند همان را باید برگزید، مردانی که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا غافل نمی کند و البته خداوند نیز توفیق خواهد داد و خریدار هم خداست که «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم.»

8-صبر و استقامت در راه خدا

دین ما میدان جهاد و مجاهدت در راه خداست؛ میدان فداکاری برای حاکمیت ارزشهای الهی است و عرصه مبارزه با شیاطین و طاغوتیان و عمال آنهاست.
و جز با صبر و استقامت و مجاهدت و ریاضت و برنامه ریزی و تدبیر حکیمانه توفیق چشمگیر حاصل نخواهد شد؛ این عرصه، عرصه تبلور ایمان راستین اصحاب یقین و تقابل با جریانهای سلطه گر و استکباری عالم است. از یک سو اصحاب معرفت و خدمتگزاران با صداقت و امانت و از سوی دیگر ارباب قدرت و سردمداران شرک و نفاق و خیانت در برابر یکدیگر قرار گرفته و]تا بود چنین بوده و تا هست[ چنین هست و تنها راه تدبیر حکیمانه و صبر و استقامت در راه خدا و توکل علی الله است.
«و من یتوکل علی الله فهو حسبه» خداوند خود کفایت خواهد فرمود. اگر مسلمانان در صدر اسلام پیروز شدند و اگر قله ها را فتح کردند و اگر تا اندلس و قرناطه و اشبیلیه و قرطبه پیش رفتند و اگر فرهنگ و تمدن در شرق و غرب عالم ساختند و اگر از ایروان تا قیروان و از سمرقند و بخارا تا پکن و مالزی و اندونزی و تایلند و شرق دور تا غرب اروپا و شمال آفریقا همه جا فرهنگ و تمدن اسلامی درخشید و دلها را زنده کرد و به امت اسلامی هویت بخشید و چراغهای نورانی اسلامی را روشن کرد و مرزبانان بزرگی برای پاسداری از اسلام ساخت و ابن سیناها و مولوی ها، سعدی ها و حافظ ها، شیخ طوسی ها و شیخ مفیدهاو شیخ بهائی ها و شیخ انصاری ها و خواجه نصیرالدین طوسی ها و ملاصدراها و ابن عربی ها را ساخت.
و هزاران انسان وارسته و عالم و عارف و فیلسوف و حکیم و ریاضی دان و پزشک و فیزیکدان و شیمی دان بزرگ تربیت کرد- که قطعا تحولات امروزی غرب مدیون فداکاری های دیروز مسلمانان و اندیشمندان عالم اسلام است- این همه به برکت اسلام اصیل است؛ اگر پیوند رنسانس در غرب را از دنیای اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی جدا کنیم هرگز رنسانس فرهنگی و تمدنی و تحولی در غرب بوجود نمی آمد و اینهمه مدیون جهاد بزرگ علمی و عملی اندیشمندان اسلامی و بیدادگران اقالیم قبله و سرداران ادب و قلم و زبان و فکر و اندیشه است و امروز نیز دنیای اسلام به این جهاد نورانی نیازمند است.

9- مجاهدت در راه خدا

جهاد همه جانبه و فراگیر برای احیای مجد و عظمت اسلامی یکی دیگر از صفات یاوران مهدی(عج) و یکی از ویژگیهای ارباب ادب و معرفت و شیفتگان حق و عدالت است.
جهاد، مایه عزت امت اسلامی است، جهاد مفهوم وسیع و ابعاد گسترده ای دارد.
جهاد علمی و عملی، اخلاقی و معرفتی و مبارزه و تلاش همه جانبه برای عزت اسلام و مسلمانان و برای پاسداری از ارزشهای اسلام و امت اسلامی و تمامی مظلومان و مستضعفان عالم یک رسالت الهی است؛ آری! «المؤمن علوی و المؤمن مجاهد» مؤمن علی گونه است و مؤمن مجاهدست.
جهاد در معارف دینی ابعاد گسترده ای دارد:
1- جهاد با نفس 2- جهاد تبلیغی 3- جهاد با دشمنان یا جهاداکبر و جهاد اصغر
روش جهاد نیز بسیار مهم و قابل توجه و تأمل است؛ جهاد بر مبنای تقوی و حکمت و در جهت تحقق عدالت و آرمانهای الهی «و جاهدوا فی الله حق جهاده» آنچنان که شایسته خداوند است در راه خدا جهاد کنید. یا «جاهدهم به جهاداً کبیراً» که جهاد تبلیغی و تبشیری حکیمانه دین و معارف الهی است.
روشها نیز در این عرصه ها بسیار مهم است و از همه مهمتر الگو بودن مجاهدان راه خدا و شایستگی و بایستگی برای ارائه چهره ای درخشان و جذاب و با نشاط و تأثیرگذار و انسان ساز و عالم پرور و صادق امین و قابل اعتماد و اطمینان از مکتب اسلام است که بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
باید مؤمنان راستین این چنین باشند شاخص و صادق امین، مؤمن بالله و به رسول الله. عارف بالله و بالیوم الاخر دارای روحیه اتکای به نفس و اتکال علی الله.
باید اهل بیت رسول الله را الگو قرار دهیم و با الهام از ایشان راه ایشان را تداوم بخشیم و احیاگر کرائم اخلاق و محاسن آداب باشیم که ایشان گنجینه های رحمانی و تجلی کرائم قرآن کریم هستند قرآن مجسم و مظهر صدق و صفا و عدل و وفا و خزانه داران غیب و دربانان حریم یقین و پاسداران وحی و مؤمنان راستین و پاسداران سنن الهی و مدافعان حریم توحید و رسالت و مرزبانان علم و حکمت و معرفت هستند2.

10- پرهیز از آلودگی ها و انحرافات

سلامت انسان از انحرافات و آلودگیها و پرهیز از گناهان و لغزشها بزرگترین رمز موفقیت او در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی خواهد بود.
آلودگیها و انحرافات و گناهان عامل انحطاط و سقوط انسان است؛ گناه- فرد و جامعه را آلوده می کند و عامل سقوط و انحطاط یا اضمحلال می شود؛ در برابر آن حفظ و صیانت خود و جامعه از آلودگیها و انحرافات و مقاومت در برابر لغزشها و خطاها نشاندهنده صلابت و مقاومت انسان، عزم و اراده او، صلابت و پایمردی در راه خداست. یکی از معیارهای اصلی برای شناسائی انسانها و جوامع انسانی سلامت در برابر لغزشها و آلودگیهاست.
شاخص تقوی، عفاف، امانتداری و صداقت در کارها را بهترین نشانه ها در شادابی و پویائی و تحرک جوامع است؛ و آلودگی و انحرافات گوناگون اخلاقی و جنسی و اجتماعی، بزرگترین نشانه سقوط و انحراف و انحطاط است.
در جامعه اسلامی، ارزشها حاکم است و جرم و گناه و آلودگی و انحراف راه ندارد و ملاک جامعه اسلامی رعایت اصول و ارزشهاست والا با ادعا و تظاهر جامعه، اسلامی نخواهد شد. اگر ما در انتظار حکومت عدل جهانی هستیم باید زمینه ها و بسترها را برای آن شرائط فراهم کنیم، باید ارزشها گسترش پیدا کند- باید ملاکهای الهی حاکم باشد؛ باید صفات و اوصاف اهل تقوی فراگیر باشد؛ در جامعه اسلامی همگرائی، همدلی، همفکری، دین باوری و ورع و تقوی حاکم است؛ روح تعاون برا بر و تقوی و تواصی بحق و تواصی به صبر زنده است.
امر بمعروف و نهی از منکر رواج دارد- ارزشها زنده و گناه و آلودگی ها منفور است.
عفاف و پاکدامنی ارزش دارد؛ فساد و فحشا مطرود است؛ اهل تقوی عزیز و محبوبند و اهل فجور ذلیل اند. شایستگان سربلندند و آلودگان سربزیرند؛ لطف خداوند شامل حال همه است و برکات خداوند نازل و همه با یکدیگر در جهت رضایت خداوند همراه و همسو و وفادارند.
و اینست معنا و مفهوم امت اسلامی و امت قائمه به عدل و قسط و حق.
منبع:روزنامه کیهان

ویژگی‌های تفکر بسیجی

اللهم عجل لولیک الفرج

ویژگی‌های تفکر بسیجی
ویژگی‌های تفکر بسیجی
ویژگی‌های تفکر بسیجی
“بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام تنها در لغتنامه و دایره‌المعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. “بسیجی” فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است.
شناخت بسیجی در وضعیت کنونی و آینده از ضروریات بزرگی است که در سرنوشت سامان دادن به کشور، ترویج اسلام ناب و تداوم راه مقدس انقلاب و امام راحل (سلام‌الله علیه) نقش تعیین کننده دارد.
ملاک و مبنا برای معرفت بسیجی، تفکر بسیجی است که ما را می‌تواند به گوشه‌هایی از حیات معنوی او رهنمون و ماهیت و شخصیت واقعی این انسان معنوی و الهی را برای ما روشن سازد.
در این نوشتار که به قلم سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به رشته تحریر درآمده ویژگی‌های بسیجی مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است که تقدیم حضورتان می‌کنیم؛

بررسی مفهوم واژه‌های اساسی تحقیق

۱) بسیجی “بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام تنها در لغتنامه و دایره‌المعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. “بسیجی” فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است. او مطیع اوامر “ولی فقیه” زمان است؛ بر دشمن می‌تازد و امان از او می‌برد؛‌”پارسای” شب است و “شیر” روز؛ هدف غایی بسیاروالای بسیجی او را در جایگاهی بس مقدس قرار داده است. یک چریک یا یک پارتیزان برای جنگ خود علیه دشمن هدف عالی دارد. او می‌جنگد تا کشور و مردمش را از تجاوز دشمن و از یوغ استعمارگر نجات دهد. این به نوبه خود هدفی عالی است؛ اما در این راه چیز دیگری نیست. آخرش همین است و بس. اما بسیجی می‌جنگد چون به‌واسطه ولی فقیه زمان خودمطیع اوامر الهی است؛ یعنی می‌جنگد چون دستور خداوند، جهاد است و صلح می‌کند چون اراده خدا بر آن قرار دارد. این است که به بسیجی روح و نشاط می‌دهد و او را تا ردیف اولیای الهی ارتقا می‌بخشد. همین درجه از عبودیت و بندگی است که آن یار سفر کرده را به وجد می‌آورد تا آنجا که بسیجی را فرزند خود می‌خواند و با آن درجه از خلوصی که در وجود مبارکش سراغ داریم، برانگیخته شدن در روز محشر را با فرزندان بسیجی‌اش از خدا می‌خواهد. بدین ترتیب معلوم می‌شود که بسیجی مفهومی کلی‌تر از رزمنده است چرا که مراتب بندگی فقط در جنگ نیست که تبلور می‌یابد بلکه در تمام شئون زندگی بشری عینیت دارد. بسیجی کسی است که در هیچ یک از دسته‌بندی‌های مادی و متعارف قرار نمی‌گیرد. نه متعلق به حزب است و نه متعلق به زمان، مکان،‌طایفه، صنف بخصوصی و نه هر دسته‌بندی دیگر. زیرا بسیجی یار امام است و بسیجی عبد خداست وانسانی از تبار ابراهیم (علیه‌السلام) که اسماعیل‌وار، مصمم وعاشقانه به مسلخ عشق می‌رود؛ راه حق می‌جوید و سالک همیشه کوی دوست است.
۲) تفکر بسیجی و ویژگی‌های آن این واژه مقدس که اولین بار از پرتو کلام نورانی امام راحل تجلی یافت به یک معنا همان اندیشه واعتقادی است که شریف‌ترین فرزندان امام آن را آگاهانه برگزیدند و تمام فکر و خلق و خوی و عمل خود را با آن میزان، تنظیم کردند تا آنجا که انسان‌های دیگری شدند با رایحه‌ای ولایی و صبغه‌ای الهی و جلوه‌ای قرآنی و به معنای دیگر تفکر بسیجی به تمام و کمال، همان اندیشه و اعتقاد کامل به اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله) است یعنی بی‌اسلام ناب، بسیجی نتوان شد و بی‌تفکر بسیجی، اسلام، اسلام محمدی نخواهد بود. بنابراین تفکر بسیجی، تعبیری بدیع از مکتب اسلام و آئین الهی تشیع است. این تفکر ویژگی‌هایی دارد که همان شاخصه‌های اسلام ناب محمدی(صلی‌الله علیه و آله) و شاخصه‌های اسلام علوی و اسلام زهرایی و اسلام عاشورایی حسینی و زینبی است.
امام خمینی(سلام‌الله علیه)احیاگر اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه وآله) و پایه‌گذار و معلم مکتب “تفکر بسیجی”‌در عصر ما بزرگترین تفسیر را از بسیج و تفکر بسیجی، ارائه می‌فرماید:‌”من... از خدا می‌خواهم که با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ام”.
با این تعبیر امام راحل هم بسیجی و تفکر بسیجی را تا اعلا درجه ستود زیرا به بسیجی بودن افتخار کرد و هم به رهروان آموخت که تفکر بسیجی چیست و اسوه بسیجی کیست.
از برکات نهضت عظیم و مقدس اسلامی به رهبری حضرت امام راحل حضور هرچند کوتاه مدت ولی موثر و همه جانبه تفکر امام راحل در همه صحنه‌های حیات امت اسلامی بویژه در مهمترین حادثه انقلاب اسلامی یعنی دفاع مقدس بود.
این حضور که از پشتوانه گرانبها از عالی‌ترین درجات ایمان و عمل صالح برخوردار بود در کوتاه‌ترین مدت منشاء چنان تحولات شگرفی در میان رهروان شد که حتی گاهی راه باور را بر همرهان دشوار می‌کرد و رنگ و بوی افسانه به خود می‌گرفت، اما عاقبت دشمنان هم دریافتند که تفکر بسیجی آن‌گونه که امام راحل پایه‌گذاری کرد، کیمیایی است که حتی افسانه‌ها را در وادی واقعیت به مبارزه می‌طلبد.
تفکر بسیجی آن چنان حقانیت اصحاب کربلا را به نمایش گذاشت که دیگر هیچ منکری نتواند شائبه مبالغه در داستان فداکاران کربلا را به دل راه دهد.
تفکر بسیجی با اوصاف اعجاب‌آورش چیزی نیست جز برنامه بی‌نظیر توحید وعدالتخواهی وشاخصه‌های آن چنین است:
۱) پیوند و بیعت با ولایت: از محمد(صلی‌الله علیه وآله) و علی(علیه‌السلام) تا مهدی(عج) و در زمان غیبت با ولایت فقیه.
۲) ایمان و اخلاص: ‌تفکر بسیجی بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنی است؛ ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذره‌ای تردید یا شرک.
۳) حریت در عبودیت: در این مکتب، بندگی نه از روی طمع و نه از روی خوف بلکه از روی آزادگی و عشق به معبود است؛ همان‌گونه که امیرمومنان(ع) در وصف خویش بیان فرمود لذا بسیجی بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.
۴) اطاعت آگاهانه: از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه “اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم” (نساء ۵۹) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبرداری آگاهانه در تفکر بسیجی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص می‌دهد زیرا در تفکر بسیجی عنایت نهایی برای انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتی جز با فرمانبرداری مطلق از اوامر الهی که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوی امام و ولی فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمی‌شود.
اطاعت از فرماندهی از بدیهی‌ترین ویژگی‌ها و آشناترین شاخصه‌های رزمندگان است که یک روز ندای هل من ناصر حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش گوارا کردند و سپس بلافاصله برای خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید “مرصاد” را آفریدند و ثابت کردند آن کس که بسیجی است چون موم در دست فرمانده بحق خود نرم و انعطاف‌پذیر است و انعطاف‌پذیری در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان تفکر بسیجی است.
۵) عدالتخواهی: از مهمترین ویژگی‌های تفکر بسیجی عدالتخواهی همه جانبه است در همه ابعاد اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی.
بسیجی تفسیر عدالت علی(علیه السلام) است که به قیمت تمام جهان حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویی از دهان مورچه‌ای به کسی ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
بسیجیان به حکم “کونوا قوامین لله شهداء بالقسط...”‌(مائده، ۸) قائمان به قسط هستند و بدکاری هیچ قومی آنها را به ستمکاری نمی‌کشاند. خودداری رزمندگان ما از مقابله به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشی می‌شد.
۶) ظلم‌ستیزی: بسیجی مصداق فریاد عادل‌ترین مظلوم و مظلوم‌ترین عادل خلقت یعنی فریاد “کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا” امیرمومنان (علیه‌السلام) است. بسیجی فرمانبردار امامی است که فرمود:‌”ما تا آخر در کنار مظلومان جهان می‌ایستیم و با ظالم می‌جنگیم” یعنی ما تا فنای فتنه در جهان مجاهده می‌کنیم (انفال، ۳۹) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ستمگران می‌کنیم و تا قطع تمامی آن ریشه‌های متعفن از پا نخواهیم نشست.
۷) شهادت‌طلبی عاشقانه: اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوی اولیای الهی بوده است و “فزت و رب الکعبه” زبان حال همه عاشورائیانی است که یک عمر استغاثه برای توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود می‌ساختند و در انتظار آن بیتابانه لحظه‌شماری می‌کرده‌اند.
داستان پیشی گرفتن اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویای اوج ازخودگذشتگی و کمالی است که از آشکارترین ویژگی‌های تفکر بسیجی است.
۸) ایثارگری کریمانه: ‌هرچند ایمان خالص به غیب، این باور را که انسان هرچه را در این دنیای مادی در راه خداوند از دست بدهد در واقع حقیقت آن را در اعلا مرتبه‌اش به دست آورده است، در تفکر بسیجی ایثارگری معنای گسترده‌تری دارد و آن از خودگذشتگی است به تمام معنا. همه چیز برای رضای خداوند در طبق اخلاص گذاشته می‌شود.
چنین تفکری انسان را تا آن اندازه متعالی می‌کند که حاضر می‌شود در گمنام‌ترین وضعیت دنیوی در اوج بی‌توقعی و وارستگی از همه چیز خود بگذرد و چون حسین(علیه‌السلام) با زمزمه “رضا برضاک”‌پای در میدانی می‌گذارد که در نظر خلایق چیزی جز دام بلا و مصائب نیست.
۹) زهد و قناعت: پس از روشن شدن ارتباط عمیق ایثارگری با تفکر بسیجی دیگر نمی‌توان آن را منهای زهد و قناعت تصور کرد زیرا اساس این تفکر بر چیزی است که حتی سایه رفاه‌طلبی، راحت‌طلبی، شکمبارگی، اسراف، تبذیر، تجمل‌پرستی و دنیادوستی در قاموس آن راه ندارد.
تفکر بسیجی این است که کوله بار زهدی علی‌وار، توشه‌ای از ساده‌ترین طعام‌ها و سرپناهی از بی‌تجمل‌ترین بناها و پوشاکی از مردمی‌ترین پوشش‌ها را به همراه دارد.
بسیجی هنوز تصویر خانه گلی علی (علیه السلام) و اتاق کوچک امام خمینی(ره) و حسینیه بی‌تجمل جماران را بر لوح دل خویش دارد و می‌داند که تفکر بسیجی یعنی عزم راسخ مبارزه و این عزم همان‌طور که امام بسیجیان فرمودند با رفاه طلبی و راحت‌طلبی هرگز سرسازش ندارد.
۱۰) تواضع و صمیمیت: اصولا آنچه بوی تکبر و خودبینی می‌دهد هزاران سال از فرهنگ متعالی بسیج و تفکر بسیجی فاصله دارد زیرا بسیجی پیش از هر چیز همه سدهای منیت و خودبینی را در هم شکسته است او در میان اسمای الهی محو و در میان بندگان خدا ناشناس است. او علو و مرتبت را از آن خدا می‌بیند و اسوه‌ای دارد که هرگاه تازه واردی بر جمع او و یارانش وارد می‌شد، نمی‌توانست بدون راهنمایی یاران دیگر او را از دیگران بازشناسد (سنن النبی علامه طباطبایی) او سردار رشیدی چون مالک‌اشتر داشته است که از شدت تواضع،جاهلان بر او جسارت می‌کردند و او با کرامت آنان را دعا می‌کرد.
او امامی دارد که وقتی استقبال‌کنندگان لجام اسب او را ‌کشیدند و در رکاب او ‌دویدند به خشم آمد و بر آنان خروشید که این رسم نه شایسته امیرمومنان است که خودمشی اهل ایمان را مشی تواضع می‌داند.
او امامی دارد که دعوت فقرا را به صرف غذایی از آب استخوان پخته می‌پزد و پیامبری دارد که چون بردگان، متواضعانه مشی می‌کند و همچون آنان طعام صرف می‌کند و همچون آنان جلوس می‌کند در حالی که عزیزترین و شریف‌ترین است نزد خدای (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۹، فراز ۲۲.) خود او آنگاه که در کنار زیردستان خود بر پشت وانت سوار می‌شود و دیگران را بر جای بهتر می‌نشاند می‌خواهد بگوید که من پرچمدار تفکر بسیجی‌ام؛ تفکر آن پیامبری که در زمان رواج رفتارهای اشرافگرانه و استکباری سفیانیان در اوج عزت و اقتدار بر استر یا چارپایی بدون زین و پالان سفر می‌کرد(سنن النبی علامه‌طباطبایی.) بر بوریایی می‌آرمید و پیاده مسافتهای طولانی کوچه‌های مدینه را طی می‌کرد و همه اینها در حالی بود که حتی جبرئیل شایسته همراهی او تا “قاب قوسین اوادنی” (النجم، ۹) نبود. ندای “ولاتمش فی الارض مرحا انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا” (اسرا، ۳۷) آویزه گوش اوست تا مجمع یاران و اهل ایمان را مقرون صفا و صمیمیت کند و بوستان دین را بارورتر سازد.
۱۱) شجاعت و دلاوری: حرکت شجاعانه پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) در صفوف مقدم نبرد با دشمنان، مبارزه یک تنه حضرت امیر(علیه السلام) با قوی‌ترین پهلوان عصر خویش آنجا که یک ضربت او بر همه عبادات جن و انس برتری یافت و ایستادگی شجاعانه مظلومان کربلا در برابر سپاه بی‌شمار قساوت‌پیشگان یزیدی همه و همه برگ‌های زرینی از پرونده درخشان شجاعت‌های اعجاب‌انگیز تربیت‌شدگان مکتب اسلام ناب یعنی تفکر بسیجی است. نبرد تن با تانک، نبرد نوجوانان دریادل بسیجی با رزمدیده‌ترین فرماندهان دشمن و نبرد پابرهنگان جانباخته با میدان‌های بی‌ترحم مین و انفجار، پیشروی به قلب دشمن زیرباران آتش دشمن و بالاخره نبرد بدن با فولاد و آتش، جملگی آثار انکارناشدنی تحولی هستند که تفکر بسیجی در همه معیارهای محاسباتی انسان مومن پدید آورد.
سرگذشت فرماندهان شهید که به‌مانند ستارگان درخشانی آسمان مصفای انقلاب اسلامی را منور کرده‌اند، گواهان صادق این حقیقتند که تفکر بسیجی محرک مقدسی است که همواره بهترین‌ها را مشتاقانه به سوی سهمگین‌ترین میدان‌های مبارزه و نبرد سوق می‌دهد. شهیدان گرانقدری نظیرچمران، خرازی، حاج همت، باقری، باکری‌ها، میثمی، چراغی، کریمی، بروجردی، شفیع‌زاده، زین‌الدین و... الواح زرین دفتر عشق و شهادت و مکتب تفکر بسیجی هستند.
۱۲) صلابت و کوبندگی: تفکر بسیجی آنگاه که دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین و حقوق مستضعفین در میان باشد، صیقل‌دهنده شمشیر عدالتجو و ظلم‌ستیز رزمندگان و استحکام‌بخش گام‌های استوار همراهان و یاران رسول‌الله خواهد بود. چه اینان در کنار رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله) اشداء علی الکفار (فتح، ۲۱) هستند و نامشان چون نام مولایشان لرزه بر اندام منحرفان و مفسدان می‌اندازد.
اینان احیاگر خاطره رشادت‌های امیرمومنان و فرمانده دلاورش مالک و فرزند شهیدش عباس علمدار هستند و اینان کسانی بودند که یک تکبیر آنان شیرازه سپاه دشمن را از هم می‌گسیخت و گروه گروه از آنان را ذلیلانه به شکست و اسارت وا می‌داشت.
اینان فرزندان خمینی(رحمه‌الله علیه) بودند که چون ابراهیم با ندای تکبیر بت‌های شرق و غرب را در هم کوبیدند و مستکبران را به عجز و ذلت کشاند.
۱۳) ابتکار و خلاقیت: طراحی خندق در نبرداحزاب، آنگاه که جمعیت مومنان در محاصره سهمگین کفار و مشرکین قرار داشتند، نشان داد که عنایت الهی چگونه اذهان اهل ایمان را به نور خود پویا می‌کند و البته این امر بدیهی است. او خود وعده فرمود:‌”ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا”. (انفال، ۲۹) او که به اهل تقوا شناخت عالی از همه رموز خلقت می‌دهد، طبیعی است که کشف رموز جهان مادی در چنین مکتبی برای اهل ایمان و تقوا بسیار پیش پا افتاده خواهد بود.
تفکر بسیجی ذهن را چنان صیقل می‌دهد که پرده‌های غیب را کنار می‌زند. حال چگونه در وادی روابط و حوادث مادی چیزی بر صاحب این تفکر می‌تواند پوشیده بماند. اقدامات شگفت‌آور امام بسیجیان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز صدها نمونه استثنایی از ابتکارات رزمندگان اسلام در صحنه‌های دفاع مقدس، حقایقی است که نشانگر شکوفایی استعداد ابتکار و خلاقیت در مومنان است.

۱۴) شاخصه‌های دیگری نظیر عزت نفس، گمنامی و دوری از شهرت طلبی، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردی، تعهد و وفاداری، صبر و پایداری، ترحم و نوع‌دوستی حتی با دشمنان، عبادت واستغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار و ... نیز همگی درفرهنگ و تفکر بسیجی از درخشندگی خاصی برخوردارند که به جهت رعایت اختصار از بیان آنها پرهیز می‌شود.



نویسنده: سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح