سامرا:
سامرا چهارمین شهر مقدس عراق است ساختمان این شهر که در 124 کیلومتری شمال بغداد ودر سمت شرق رودخانه دجله قرار دارد به سال 221 هجری قمری باز می گردد ،در این سال محمد المعتصم بالله فرزند هارون الرشید پایتخت خلافت را از شهر بغداد به سامرا منتقل کرد وتاسال 256 هجری قمری هشت خلیفه از این شهر حکمرانی وخلافت نمودند( از سال 218 تا سال 279 هجری قمری)
اماکن زیارتی ، سیاحتی سامرا:
1- حرم امام دهم حضرت امام علی النقی (ع) ابا الحسن الثالث مشهوربه امام هادی( ع ) در سال ۲۱۲ هجری قمری در مدینه منوره در یکی از محلههای نزدیک مدینه به نام صریا، روستایی که توسط امام کاظم( ع) بنا شده است متولد شد . پدرشان امام جواد( ع ) ومادر، سمانه یا سوسن خوانده میشد که اصالت مغربی داشت، حضرت امام هادی (ع ) پس از پدر بزرگوارشان امام جواد (ع) که درسال 220 هجری قمری به شهادت رسیدند در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش 33 سال بود. امام هادی (ع ) در مدینه تدریس فقه و حدیث داشتند وبه مشکلات مردم رسیدگی می کردند ، فرماندار مدینه گزارشی علیه امام( ع) مبنی بر قصد خروج وجمع آوری پول وسلاح به متوکل[1] می دهد، متوکل عباسی فرستاده ویژه خود یحیی بن هرثمه را فرستاد تا حضرت را از مدینه به سامرا آورد ، د ر آن زمان امام (ع) حدود ۲۴ سال داشت و همین که منتشر شدیحیی بن هرثمه با سیصد سرباز آماده است تا امام (ع) را به سامرا ببرد، مردم مدینه تکان خوردند و زار زار گریه میکردند پس از رسیدن به سامرا در این زمان یحیی بن هرثمه قدمی برداشت ، وبه متوکل گفت: من خانهٔ ایشان را گشتم و جز چند حصیری که روی او نماز میخواند و چند کتاب دعا و قرآن ندیدم و این گزارشها که به شما دادهاند، دروغ است و هرگز نظر خروج ندارد ،امام در سامرّا به تدریس فقیه وتربیت محدث پرداخت و رسالهای در جبر و تفویض نوشت ،برای اینکه بتواند در زندگی خودش از حقوق عمومی استفاده نکند، مزرعهای را در سامرّا تهیه کردند و خودشانگاهی در آنجا کار میکردند.فردی میگوید: دیدم امام هادی در آنجا مشغول کار است و عرق میریزد. عرض کردم: دوستان شما کجا هستند؟ اجازه دهید ایشان این کار بکنند. حضرت فرمودند: نه، بهتر از من با دسترنج خود زندگی کردند؛ جدم رسولالله و علی بن ابیطالب و پدرانم وی را با فرزندش حسن بن علی( ع) ، امامین عسکریین میخوانند، زیرا در شهر نظامی سامراء،زیر نظر خلفای عباسی بودند. ونسبت دادن لقب عسکری به دلیل منطقه عسکر سامرا ست ،از برجستهترین اصحاب و شاگردان علی بن محمد میتوان: عبدالعظیم حسنی وعثمان بن سعید عمری نام برد در سامرا، امام هادی ع) اگرچه به طور مستمر تحت نظر بود، میتوانست آزادانه در شهر بگرددو زیارات جامعه کبیره و غدیریه نیز منسوب به آن حضرت است با آنکه متوکل از دشمنان سرسخت آل علی (ع ) بود و بنا به دستور او بر قبر منور حضرت سیدالشهداء (ع ) آب بستند و زیارت کنندگان آن مرقد مطهر را از زیارت مانع شدند با این همه در برابر شکوه و هیبت حضرت هادی (ع ) همیشه بیمناک و خاشع بود . مورخان نوشته اند : مادر متوکل نسبت به مقام امام علی النقی (ع ) اعتقادی به سزا داشت . روزی متوکل مریض شد و جراحتی پیدا کرد که اطباء از علاجش درماندند . مادر متوکل نذر کرد اگر خلیفه شفا یابد مال فراوانی خدمت حضرت هادی (ع ) هدیه فرستد .وبه یکی از نزدیکان متوکل بود گفت : یک نفر را بفرست که از علی بن محمد درمان بخواهد شاید بهبودی یابد . وی کسی را خدمت آن حضرت فرستاد امام هادی فرمود : فلان دارو را بر جراحت او بگذارید به اذن خدا بهبودی حاصل می شود . چنین کردند ، آن جراحت بهبود یافت . خلفایی که در زمان امام (ع ) بودند : معتصم ، واثق ، متوکل ، منتصر ، مستعین ، معتز ، همه به جهت شیفتگی نسبت به قدرت ظاهری و دنیای فریبنده با خاندان علوی و امام همام حضرت هادی دشمنی دیرینه داشتند و کم و بیش دشمنی خود را ظاهر می کردند ولی همه ، به خصال پسندیده و مراتب زهد و دانش امام اقرار داشتند علی بن محمد سرانجام به دستور معتز در روز ۳ رجب سال ۲۵۴ قمری در ۴۱ سالگی در زندان کشته شد.پیکر او به خانهاش بازگرداندهشد و آنجا به خاک سپردهشد.پسرش امام حسن عسکری (ع) بر جنازه وی نماز گذاردهاست
[1] - دهمین نفر از خلفای عباسی متوکل پسر معتصم است نام کامل وی: أبو الفضل جعفر المتوکل علی الله بن المعتصم بن الرشید بن المهدی است، زندگی او آکنده از شرارت نفس و ظلم و ستم به خصوص به علویّین ومحبین اهل بیت (ع) است متوکل دشمنی سرسختانه ای با امیرالمؤمنین (ع) و اهلبیت (ع) و بطور کلی با شیعیان داشت به گونه ای که سخت ترین روزگار شیعه، دوران خلافت متوکل بوده است، پیوسته زائران مشاهده مشرّفه را تحت فشار قرار می داد ،او در سال 236 دستور داد حرم مطهر و بارگاه حضرت سید الشهداء( ع ) را با زمین هموار ساختند و به منظور زراعت آب بر آن بست ولی هر چه تلاش کردند آبها به سمت روضه منوره جاری نشد و فقط اطراف قبر اّن حضرت می چرخید و این مسئله مایه حیرت مردم شده بود بدین جهت به سرزمین مقدس کربلا و روضه منوره حائر می گویند، در سال 233هجری قمری والی مدینه طی نامه ای از امام هادی (ع) سعایت کرد ،متوکل امام را به سامرا احضار کرد زمانی که امام وارد سامرا شد ایشان را نخست در محله نامناسبی در سامرا که محل تردد افراد ناصالح بود اسکان داد و در اّنجا تحت محدودیت شدید و اّزار فراوان قرار گرفته، و تا پایان عمر مجبور به اقامت در اّن شهر شدند،بار دیگردر سامرا گزارشی علیه امام هادی ع )به متوکّل داده شدکه در منزل او اسلحه و نوشتههای تحریک برانگیز و اشیای دیگر است و او عزم شورش بر ضد دولت دارد. متوکل گروهی را به منزل آن حضرت فرستاد و آنان شبانه به خانه امام هجوم بردند، ولی چیزی به دست نیاوردند، امام (ع )درحال عبادت خدا و تلاوت قرآن مشاهده نمودند،ایشان را با همان حال نزد متوکل بردند و به او گفتند:در خانهاش چیزی نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن میخواند،متوکل چون امام( ع ) را دید، عظمت و هیبت امام( ع )او را گرفت و بیاختیار حضرت را احترام کرد و در کنار خود نشاند و جام شرابی را که در دست داشت به آن حضرت تعارف کرد، امام ع) فرمود:گوشت و خون من با چنین چیزی آمیخته نشده است، مرا معاف دار،متوکل از تقاضایش منصرف شد ولی برای این که امام( ع ) را در نظر جمع سبک جلوه دهد گفت: پس شعری بخوان!امام فرمود: من شعر، کم از حفظ دارم.گفت: باید بخوانی.امام (ع ) اشعار ی خواندند، تأثیر کلام امام (ع ) چندان بود که متوکل به سختی گریست واطرافیانش نیز گریه کردند، متوکل دستور داد آن حضرت را با احترام به منزل برگرداند.مدت حکومت متوکل چهار ده سال و نه ماه و نه روز طول کشید تا این که گروهی با همکاری پسرش منتصر به قصر متوکل حمله ور شدند و او را در شب چهارشنبه، سوم شوال سال 247 هجری قمری، کشتند.
تاریخ اماکن عتبات عالیات (78) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی