به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، مخالفان و نقادان حضور نظامی ایران در سوریه در امنیت کامل و بدون دغدغه در دفتر کار خود مینشینند و اقدامات جمهوری اسلامی طی چند سال اخیر در جبهه مقاومت را نفی میکنند.
در حالیکه تقریبا تمامی کارشناسان معتقدند اگر کمکهای نظامی و استراتژیک ایران در سوریه نبود، جبهه مقاومت شکست می خورد و داعش و حامیانش منطقه را تحت کنترل خود میگرفتند و به مرزهای کشورمان میرسیدند.
متن زیر سخنان منتشر نشدهای از سردار سرلشکر شهید حسین همدانی (فرمانده مستشاران نظامی ایرانی در سوریه به مدت 3 سال و از بنیانگذاران دفاع مردمی سوریه) پیرامون چرایی حضور و کمک ایران به سوریه است.
***
در جامعه ما در ایران این حرفها زده میشود، چرا ما رفتیم سوریه؟ وقتی ما رفتیم در جلساتی که مسئولان هم بودند از ما سؤال کردند که چرا رفتیم آنجا؟
خب سوریه با نظام حزب بعث، مرحوم حافظ اسد، اولین کشوری بود که به محض پیروزی انقلاب ما را به رسمیت شناخت و این در زبان دیپلماسی تعریف دارد.
یک کشوری که اول از همه شما را به رسمیت میشناسد، جایگاه مخصوصی دارد و در روابط خارجی با آن کشور و در دیپلماسی باید قدرش را دانست. باید حساب جداگانهای باز کرد، پس سوریه اولین کشوری بود که ما را به رسمیت شناخت.
در جنگی که صدام و به عبارتی آمریکاییها آغاز کردند و در واقع صدام بازیگر بود، در اردوگاه شیطان بزرگ، علیرغم اینکه حافظ ابوذر حزب بعث بود، آمد در اردوگاه انقلاب اسلامی و در کنار ایران قرار گرفت. نه با شعار و حرف، نه! آمد توی میدان و محکوم کرد، برخورد کرد. چطور؟
نفت عراق که از سوریه به دریای مدیترانه میرفت، لولههای نفت را بست، لولهها را قطع کرد. با این کار خسارات زیادی به عراق وارد کرد و شد خبر روز دنیا، سوریه شاهرگ اقتصادی عراق را زد، با این کار منافع خودش را هم کم کرد. کلی سود میبرد از ترانزیت و انتقال نفت، کار بزرگی برای ما انجام داد آن را به خاطر ما قطع کرد.
سوریه در حالیکه ما به شدت به مهمات و تجهیزات نظامی نیاز داشتیم، درب زاغه مهمات را برای ما باز کرد. محسن رفیقدوست میگوید ما خرید کرده بودیم از خیلی کشورها ولی به ما نمیدادند. مهمات و سلاح خریده بودیم ولی به ما نمیدادند. میگفتند ایران در حال سقوط است. زنگ زدم به وزیر دفاع سوریه آقای مصطفی طلاس گفت باید سیدی رئیس بگوید. گفتم من هواپیما را فرستادم برای شما. سوریها هواپیما را پر کردند مهمات و فرستادند.
سوریه به ما موشک داد زمانی که هیچ کشوری حتی فشنگ هم به ما نمیداد، در حالی که سوریه در اردوگاه شرق بود و با شوروی سابق تعهد داشت، خروج کرد علیرغم توافقاتی که داشت.
حالا ما نباید به کمک او برویم؟ احتیاج دارد، نباید کمک کنیم؟ اگر همسایه شما خانهاش آتش بگیرد نباید بروید کمک کنید؟ اگر امروز سوریه نبود حزبالله که بزرگترین پایگاه و دستاورد جمهوری اسلامی در این منطقه بود، از بین میرفت. از طریق سوریه، حزبالله را کمک کردیم و راه انداختیم. ما که با دولت لبنان رابطهای نداشتیم، نه قبلا و نه امروز.
مهمتر از اینها دیدگاه امام و رهبری است. امروز در مقابل شیطان بزرگ و جهان استکبار جبههای تشکیل شده به نام جبهه مقاومت. حضرت آقا میفرماید: «این اردوگاهی که تشکیل دادیم به نام جبهه مقاومت، باقیمانده کشور سوریه است. هیچ کشور دیگری باقی نمانده. همه کشورها مستقیم یا غیرمستقیم اسرائیل را به رسمیت شناختند و سازش کردند».
حضرت آقا میفرماید: در کشوری مثل کره شمالی که نه یک مسجد و نه یک کلیسا وجود دارد ولی چون در جبهه ضداستکباری است ما با او رابطه داریم. اصلا آنها میگویند خدایی وجود ندارد. خدای ما «کیم ایلسونگ» است. اما سوریه که در جبهه مقاومت اسلامی است، مسلمان هستند، با ما همراه بودند. برای ما فداکاری کردند. ظلم است ما به سوریه کمکی نکنیم.
امروز وظیفه همه است که بگوییم سوریه امروز در جبهه مقاومت است. حضرت آقا میفرماید «هر کسی، هر کشوری، هر شخصیتی، هر جمعیتی که امروز در جبهه ضد استکباری باشد با او هستیم. کمک میکنیم چه مسلمان یا غیر مسلمان، با او هستیم، در جبهه ضداستکباری باشد او را کمک میکنیم».
کشوری مثل سوریه که هم مسلمان است، هم همراهی کرده، هم فداکاری کرده، هم به ما کمک کرده، امروز او را متهم کنیم که داریم به او پول بلاعوض میدهیم؟
بعضی مواقع در گفتمان خودمانی که با مسئولان آنها هستیم، در آنجا میگویند ما نمیگوییم کمک کردیم، اصلا هر چه کمک کردیم بر اساس سیاست حافظ اسد بوده، حافظ اسد وصیت کرده تا زمانی که با ایران اسلامی هستید، هستید! به بشار پسرش وصیت کرده، به حزب بعث وصیت کرده، بعضی مواقع ناملایماتی و مشکلی که از ما میبینید خوب تشخیص میدهند، میگویند رهبری ایران اینطور به ما نگاه نمیکند.
نامهای که آقای بشار اسد نوشت محضر آقا ملاحظه کنید، مثل اینکه سرباز به فرماندهاش نوشته، اینکه هیچ موقع عنایتهای شما به ملت سوریه و دولت سوریه از ذهن این دولت و ملت سوریه پاک نخواهد شد.
جبهه، جبهه مقاومت است، بحث سوریه نیست. ما چرا رفتیم سوریه؟ همه آنها که عرض کردم وظیفه و اخلاق و انسانیت به ما میگوید باید پاسخ بدهیم. هر سلامی یک علیکی دارد.
ما میگوییم نه، اگر این کارها را هم نکرده بودند، جبهه، جبهه مقاومت است. در جلسهای آقا فرمود: بشار اسد امروز اگر یک چراغ سبز به آمریکاییها نشان بدهد، میماند و بهترین حمایتهای آمریکا و اروپا را به همراه دارد. آقای بشار اسد به نیابت ما میجنگد، از جانب ما میجنگد، او اگر امروز به این نتیجه برسد که به حزبالله کمک نکند برایش کافی است. امروز به زنان مسلمان آنها تجاوز میشود و کشته میشوند، مسلمان، سنی، شیعه، علوی و...
سردار شهید حسین همدانی در کنار سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله
من به خاطر این رفتم سوریه، ما بنا به تکلیف رفتیم سوریه، همان تکلیفی که برای دفاع مقدس بود، زمین سوریه با کربلای 5، مهران، دشت عباس، قصرشیرین با عملیات الی بیتالمقدس فرق نمیکند.
مگر ما برای سرزمین رفتیم؟ شهدا را ببینید چه میگویند؟ میگویند ما برای خاک نیامدیم. من برای پیروزی نیامدم. نیامدم، نیامدم.... برای رضای خدا آمدم، ما رفتیم چون خدا از ما راضی باشد.
یکی از مسئولین عالیرتبه نظامی ما میگوید: آمریکا جنگش را با ما از سوریه شروع کرد. در جلسه محضر آقا میگوید: سوریه را اگر تمام کنند میآیند عراق، سپس میآیند ایران! آقا میگوید: خیر مستقیم میآیند ایران!
در شورای امنیت عرض کردم اگر مراقبت نکنیم انفجارات عراق و سوریه در ایران اتفاق میافتد، اینها را ما داریم میبینیم، داریم اینهایی که دستگیر میشوند میبینیم، همه این تهدیدها برای مرکزیت انقلاب اسلامی است، خوب چه کار کردیم؟
از زمانی که دوستان رفتند روزهای اول چند نفر، بیشتر نبودیم سه نفر بودیم....
انتهای پیام/
به گزارش «صبح توس» حجتالاسلام جعفر جوادی شجونی، معروف به جعفر شجونی در سال ۱۳۱۱ در گیلان به دنیا آمد؛ او به عنوان یکی از روحانیون مبارز طرفدار حضرت امام خمینی (ره)، از سال ۱۳۳۴ تا سال ۱۳۵۶ بارها توسط مأمورین شهربانی و ساواک شاه دستگیر شد.
حجت الاسلام شجونی از شاگردان آیت الله بهجت بود و از طریق ایشان نیز با امام خمینی(ره) آشنا شد. شجونی خود در این زمینه می گوید: «من امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب را در منزل آیتالله بهجت و از طریق ایشان شناختم. من تقریبا ۸ سال نزد آیتالله بهجت درس خصوصی خواندم و حالات معنوی بسیاری از ایشان دیدهام. من وقتی صبحهای زود نزد ایشان برای درس خواندن میرفتم، آقای سیدی را میدیدم که در منزل ایشان را میکوبید و وقتی از آقای بهجت پرسیدم که ایشان چه کسی بوده است، گفتند حاج روحالله خمینی است».
شیخ جعفر شجونی که همواره برای بیان تند و تیز مواضعش شهره بود، همواره به عنوان یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز مرز فکری خود را با جاماندگان انقلاب و فتنه گران حفظ کرد.
پس از فتنه ۸۸ شجونی مکررا علیه فتنه گران موضع گرفت و آنان را عامل اتحاد بهایی ها و سلطنت طلبان در کشور می دانست.
جعفر شجونی به عنوان یکی از همراهان شهید نواب صفوی شخصیت ایشان را اینگونه توصیف می کند: «نواب مردی بود که با گفتن و نوشتن ما نمیشود وی را شناخت. مردی شجاع، مبارز و رشید بود، حقیقتاً انسان والایی بود، در کارهای خیر دخالت میکرد ولی وضع مالی پریشانی داشت؛ اما از نظر عزت نفس و مبارزه شیردل، فداکار و مخلص اسلام بود، شدیداً با بدعت مخالفت میکرد و معتقد بود که باید با بدعت رضاخان مبارزه کرد نواب تمام تلاش خود را به کار بست تا در سالهایی که مبارزه علیه اسرائیل شروع شده بود، عدهای را برای اعزام به فلسطین نامنویسی کند، همچنین با برخی از سران کشورهای عربی از جمله مصر و اردن دیدار و گفتگو کرده بود. در دیداری با پادشاه اردن به وی گفته بود انگلیسیها شما را احاطه کردهاند، میخواهند به جامعه اسلامی خیانت کنند؛ اما فایدهای نداشت تا اینکه مبارزه امام خمینی (ره) آغاز و سرانجام به پیروزی رسید. باید از او آموخت که در همراهی ولایت و انسجام نیروهای انقلاب در جهت مبارزه با استکبار جهانی حرکت کنیم».
حجت الاسلام شجونی در گفتوگوی اخیر خود با «صبح توس» اظهار داشت: هر بازی یک داور دارد و داور نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شورای نگهبان است که متشکل از ۱۲ فقیه و مجتهد و حقوقدان است که با جدیت از آرمانهای امام و انقلاب پاسداری می کند.
وی ادامه داد: شورای نگهبان بعنوان پاسدار انقلاب و نظام در قانون اساسی تعریف شده و لذا بر تمام قوانین کشور از روی منطق و شرع و قانون اساسی نظارت استصوابی دارد.
وی تصریح کرد: گاهی اشخاص به شورای نگهبان انتقاد دارند و کسی مانع این نقد نیست اما گاهی به این نهاد انقلابی توهین میشود و لذا اشخاصی که خیلی نگران رد صلاحیت شدگان هستند پرونده آنها را بخوانند.
وی تصریح کرد: علیرغم انتقادات داخلی و هجمههای خارجی علیه شورای نگهبان، شش فقیه و مجتهد جامع الشرایط و شش حقوقدان این نهاد انقلابی بخوبی توانسته در مدت ۳۷ سال گذشته از کیان نظام و انقلاب پاسداری کند.
شجونی سخنان روز ۱۲ بهمن هاشمی رفسنجانی علیه شورای نگهبان را ناشی از انحراف او از مسیر اصلی انقلاب دانست و افزود: عصبانیت آقای هاشمی بخاطر این است که شورای نگهبان در رد و یا عدم احراز صلاحیتهای کاندیداهای مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری بر اساس قانون عمل کرده است.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به برخی موضع گیریها به سخنان رهبری اذعان کرد: زمانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در دهه ۷۰ صحبت میکردند، فردای آن روز موسوی خوئینیها در روزنامه سلام حرفهای ایشان را رد و یا تکذیب میکرد و در نهایت روزنامه سلام و افراد معلوم الحالش متلاشی شد، امروز هم هر کس و در هر پست و مقامی بخواهد بر علیه رهبری موضع بگیرد و سخنانی نسنجیده مطرح کند به ضررش تمام شده و ملت انقلابی ایران او را کنار خواهد گذاشت.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بیان کرد: اصلاحطلبان از ابتدا خفقان گرفتند و هنوز نمیگویند میخواهند قانون اساسی را اصلاح کنند یا امام(ره) و شهدا و سایر نهادهای نظام را، بالاخره باید هدفشان را از اصلاحات در کشور مشخص کنند.
وی گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران دشمنان بسیاری دارد که از آن جمله می توان به سلطنت طلب ها ، بهائی ها، کمونیست ها، آمریکا و انگلیس اشاره کرد.
حجت الاسلام شجونی دراعتراض به دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی، عضو ارشد فرقه بهائیت درایران اظهارداشت: فائزه هاشمی اینگونه حرکات ضد نظام بسیار زیادی انجام داده است، به عنوان مثال هفته گذشته که روز انتخابات مرحله دوم مجلس بود، به دعوت استاندار لرستان دریکی از سینماهای خرم آباد صحبت کرده و شعار سلام بر آمریکا و درود براصلاحات، سرداده که باعث شده عده ای از مردم نسبت به این سخنان اعتراض کرده ودر نماز جمعه شعار مرگ برهاشمی سر دهند.
وی با اشاره به اینکه فائزه هاشمی با طرفداری از بهائی ها اشک مومنین را در آورده است، گفت: امیدواریم خداوند ریشه این جرثومه های فساد را از بین ببرد.
عضو جامعه روحانیت مبارز در خصوص وظایف رسانه ها در پرداختن به این موضوع گفت: رسانه ها هم باید حقایق را بنویسند و اعلام کنند که این ها دشمنان نظام هستند و در لباس روحانیت کار ابوموسی اشعری می کنند.
حجت الاسلام شجونی در ادامه در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به حقوق ده
ها میلیونی برخی از مدیران دولتی ،گفت: مجلس باید جلوی حقوق های ۱۰ میلیونی
را بگیرد.
وی تصریح کرد: مدیرانی هستند که در ماه ۸۰ میلیون حقوق می گیرند ، درحالی
که خانواده هایی در کشور وجود دارند که جوانان متدین و تحصیل کرده آن ها
بیکار بوده و وبال پدر ومادر خود شده اند.
انتهای پیام/
وصیت پدر «بشار اسد» به او درباره ایران