علامه امینی، شیخ عبدالحسین
18_علامه امینی، شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمددرسال1320هجری قمری برابر با1281 هجری شمسی در تبریز واقع در استان آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود وی تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند.وی در سن 16 سالگی برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و تا حدود سن 32 سالگی در آنجا مشغول کسب معارف الهی بود. در این سالها در محضر اساتیدبزرگوار حوزه زانوی ادب زده و کسب علم نمود، توکل و انقطاع علامه امینی از غیر، زبانزد عام و خاص بود. وی هرگاه با مشکلی مواجه میشد، متوسل به اهلبیت ع)،به خصوص امیرالمومنین علی (ع) میشد.ایشان در سن 32 سالگی به زادگاه خود تبریز مراجعت نموده و برای مدت کوتاهی در آنجا ماند دوباره به نجف رفت و برای همیشه در آنجا اقامت گزید. وی در سال ۱۳۳۵ قمری تألیف کتاب "شهداء الفضیله" را آغاز کرد. موضوع این کتاب درباره ،عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیدهاند. در آن زندگی بیش از ۱۰۰ عالم شیعه از قرن ۴ تا ۱۴ ذکر شدهاست.علامه امینی(ره) در مقام اجتهاد، منزلت و جایگاه والایی داشت، و بیشتر ساعات ایشان به تحقیق و مطالعه وتدریس میگذشت. و مقیدبه اقامه نماز شب وانس باقرآن بود. همواره پس از نماز صبح، مشغول قرائت قرآن میشد ودر ماه مبارک رمضان خود را برای روزهداری و عبادات از کارهای دیگر فارغ میکرد، و در این ماه 15 ختم قرآن داشت. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند.علامه امینی روی توسلات خیلی تکیه میکرد. ایشان شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بود. و بسیاری از ادعیه را حفظ داشت، قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه را ادعیه و توسلات پر کرده بود. علامه امینی هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی ع) مشرف میشد و آنقدر آداب را در زیارت رعایت میکرد که مردم میایستادند و به ایشان مینگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام مینشست و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن میگفت و آنقدر اشک میریخت که بر روی محاسنش جاری میشد و آنقدر غرق زیارت میشد که اکثراً از یک ساعت هم میگذشت.تلاش بیوفقه علامه امینی در دوران زندگیش باعث ضعف جسمانی ایشان شده که منجر به بیماری و زمین گیر شدنش در دو سال آخر عمر ایشان شد. خستگیها و تحمل رنجهای علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهلبیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349هجری شمسی (28 ربیع الثانی 1390هجری قمری) درتهران به پایان رسید و صاحب الغدیر، آن پیر فرزانه و پر مایه، پس از 68 سال تلاش و کوشش، به دیدار یار شتافت بامداد روز شنبه 13 تیر ماه، پیکر علامه تا مسجد ارک تشییع شد وپس ازآن به طرف عراق حمل گردید،و در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف نیز با شکوه فراوانی تشییع شد و پس از طواف دادن بر گرد آستان مقدس علوی، به وصیت خودشان، در حجرهای از کتابخانه امیرالمؤمنین علی( ع) ، که خود بنیانگذار آن بود به خاک سپرده شد.
19- آیه الله حکیم، سید محسن طباطبائی حکیم فرزند سید مهدی درسال 1306 هجری قمری متولد شده است وی در سن 7 سالگى خواندن قرآن را آموخت و در 9 سالگى به تحصیل علوم اسلامى پرداخت. دروس مقدماتى را نزد برادر بزرگش سید محمد حکیم فراگرفت و سطوح عالى را در محضر جمعى از فضلاى نجف اشرف آموخت.در سال 1326 هجرى قمرى، به حوزه درس زعیم بزرگ اسلام، آیت الله آخوند خراسانى راه یافت و سه سال از محضر پر برکت آن بزرگوار استفاده نمود. پس از رحلت ایشان از درس سایر مراجع و بزرگان نجف بهرههاى فراوان برد .او از سال 1338 هجرى قمرى، حوزه درس خارج فقه و اصول خود را تشکیل داد و جمع زیادی از علما و فضلاى جوان نجف از محضرش بهرهمند شدند و علاوه برتدریس تألیفات فراوانی از خود به یاد گار گذاشته اند که یکی از آنها کتاب شریف : مستمسک عروة الوثقی است.وی علاقه شدیدی به تاسیس مدارس، و راه انداختن کتابخانههای مساجد و دیگر بناهای علمی و دینی داشت،. او درباره سیاست همواره میفرمود: اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلائی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد، اسلام تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند... و اگر منظور معنی دیگریباشد،اسلام از آن بیگانه و دور است.نخستین بار هنگامی که دولت انگلستان به قصد استعمار عراق لشکر خود را در خلیج فارس پیاده کرد آیت الله سید محمد سعید حبوبی، فرمان جهاد و دفاع صادر کرد و خود او شخصا به جبهه ناصریه قدم گذاشت. آیت الله حکیم نیز همراه استاد قدم به جبهه جنگ نهاد و شهامت و استقامت عجیبی از خود نشان داد.مورد دیگر اینکه، هنگامی که کمونیستها رخنه فوق العادهای در تمام دستگاههای عراق کرده بودند و با رهبری عبد الکریم قاسم محیطی پر از وحشت و رعب در همه جا ایجاد نموده بودند، با صدور فتوای معروف "الشیوعیة کفر و الحاد" قدرت آنان را درهم شکست، و از خطری که عراق و مقدسات آن را تهدید مینمود، جلوگیری به عمل آورد. همچنین حضرت آیت الله حکیم در کمک به جنبشهای آزادیبخش اسلامی فعال بود و در همین ارتباط مسلمانان را به کمک و پشتیبانی از برادران مسلمان فلسطینی تشویق مینمود.در مورد مبارزات روحانیت ایران که از سال 1340 شمسی با مساله انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شده بود، آیت الله حکیم، با شجاعت و صراحت تمام ازحرکتهای اسلامی روحانیت ایران، علنا حمایت نمود،و عوامل فاجعه 15 خرداد را محکوم نمود ،سرانجام این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن، در27 ربیعالاول سال 1390 قمری به ملکوت اعلی پیوست، ودر کتا بخانه ای که جنب مسجد هندی در ابتدای شارع الرسول توسط ایشان در نجف اشرف تاسیس شده است مدفون گردیدند .
20- آیه الله قاضی،سید علی قاضی در 13ذیحجه سال 1282 هجری قمری در تبریز به دنیا آمدپدرش سید حسین طباطبایی بود.وی تحصیلات مقدماتی را در تبریز نزد پدرش و سایر علما آموخت . او در سال ۱۳۰۸ در سن ۲۳ سالگی عازم نجف شد. پس از اقامت در نجف، تحصیلات خود را نزد اساتید بزرگوار حوزه ادامه داد وعلاوه بر کسب مکارم اخلاقی وعلوم عرفانی ، در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل شد. گفته شده است که او چهل هزار لغت از حفظ داشت و شعر عربی را چنان میسرود که اعراب تشخیص نمیدادند سراینده این شعر غیرعرب است.مرحوم قاضی در تفسیر قرآن و معانی آن مهارت داشت.ایشان از جوانی به دنبال تزکیه وتهذیب نفس و کسب معنویت و معارف بلند اسلام بود و در این راه چهل سال صبر و مجاهده کرد و آرام و قرار و خواب و خوراک را از وی ربوده شده بود. برای همین آن قدر خود را به ضوابط و آداب شرع و رعایت مستحبات و ترک مکروهات ملزم ساخته بود تا امری از محبوب فرو نماند ،خود ایشان میگوید: چون بیست سال تمام چشمم را کنترل کرده بودم، چشم ترس برای من آمده بود، چنان که هر وقت میخواست نامحرمی وارد شود از دو دقیقه قبل خود به خود چشمهایم بسته میشد و خداوند به من منت گذاشت که چشم من بی اختیار روی هم میآمد و آن مشقت از من رفته بودآقای قاضی عرفانی همه جانبه دارد، هم در منزل اخلاقش آسمانی است، هم با شاگردانش اخلاقی پدرانه دارد، هم در میان مردم متواضع و فروتن است و هم با مخالفانش اهل عفو و گذشت است. در خانه، پدری مهربان و دلسوز است. نام فرزندان را با تجلیل و احترام و با مهربانی، با لفظ آقا و خانم صدا میکند. داخل اتاق که میشوند پدر به احترامشان بلند میشود تا هم آنها ادب را یاد بگیرند و هم دیگران برای فرزندانش عزت و احترام قائل شوند.گفته شده است که او صاحب مقام طی الارض بود، هر چند خود نمیخواست دیگران از این قضیه خبردار شوند. وحالاتی عرفانی داشت که هیچگاه کشف وبیان نشده است، در مورد نماز شب توصیه ایشان به علامه طباطبائی، معروف است که فرمودند: دنیا میخواهی نماز شب بخوان،آخرت میخواهی نماز شب بخوان ومی گوید: رعایت حلال وحرام خود کرامت است سرانجام، آیتالله قاضی در 14 ربیع الاول سال 1366 هجری قمری در سن ۸۳ سالگی وفات نمود، و در نجف اشرف قبرستان وادی السلام ، نزد پدر خود، بهخاک سپرده شد