ولاذت امام موسی کاظم(ع).پیامک

 
 
 
 
 
 
زمین در چرخش خویش، هفتمین بشارت را از آسمان برگرفت 
و رداى سبز امامت را به دوش غنچه‏ اى دیگر از باغ امامت انداخت 
و همان هنگام، علوم گذشتگان و آیندگان، بر سینه نورانى ‏اش روانه شد؛ 
چونان که تصویر تمامى عالم در اقیانوس شفاف و زلالش نمایان شد.
یا موساى کاظم! میلاد تو، سرآغاز وزش موهبت الهى است.
آن هنگام که خشم را فرو مى‏ خورى، 
وسوسه شیطان در برابر عظمت آدمى چه حقیر است!
شکیبایى تو، دل را مجذوب دردى مى ‏کند
که ابزار فرهیختگى روح است 
و تو چه زیبا این مفهوم را معنا مى ‏کردى!
کرامتت از بندگى محضى است که
در سایه ‏سار صبر خویش، تقدیم دوست کردى.
مبارک است ظهور روشنى‏ ات در عبور زمان؛ 
در ضریح خیال مؤمنین. خورشید هفتم! 
تولد تو، شکفتن باغ سبز تقرّب در کویر خشکیده زمین است.

 

 

 

 

سلام بر تو که نور فروزان هدایتی.
سلام بر تو؛ سلام بر شبی که قدم‌هایِ بهشتی‌ات را
بر سنگ‌فرش کوچه‌های مدینه گذاشتی
و با تبسم شیرینت، تمامِ «ابواء» را غرق در شادمانی کردی.
آمدی؛ از سمتِ روزنه‌هایِ امید و شکوفا کردی همه غنچه‌هایِ توحید را،
تا بوستانِ حوایج را از عنایتت بیارایی 
و حاجت‌هایِ عاشقانت را قرین اجابت نمایی.
ای کاظم‌ترین بنده خدا، ای باب الحوایج! 
دست‌های نوازشگرت را بر سرهامان فرود آر
که دیری ست بر ضریحِ طلایی‌ات دخیل بسته‌ایم.
ای عبد صالح! هنوز ترنّمِ نیازهای شبانه‌ات 
از لب‌هایِ فرشتگان می‌تراود و نسیمِ اخلاصت، 
کوچه پس کوچه‌های کاهگلی «ابواء» را می‌نوازد.
یا باب الحوایج!
مگر می‌شود به سوی دریا نگریست و شوقِ لحظه‌های توفانی را نداشت؟ 
مگر می‌شود به زیارتِ آفتاب رفت و مشتاق پرتوهای طلایی‌اش نشد؟!
آفرین به دامان پاک خاتون لحظه‌های نیایش، 
که تو را در آغوش فشرد و بر کرامتِ والایت مرحبا گفت!
شبهای مدینه با مناجات عاشقانه تو، آهنگِ توحید می‌نوازند
و زندان هارون و کوچه‌های مدینه، 
با گلخندهایِ صبورانه‌ات آوایِ استقامت سر می‌دهند. 
سلام بر سجاده معطّر تو که مشام فرشتگان را می‌آشوبد.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیک شادى به ترنُّم خبرى آوردست
خبر از خسروِ فرخنده فرى آوردست
بلبل گلشن رحمت دهد این مژده ز شوق
گلبُن صادق عترت ثمرى آوردست
نخل ایمان محبان ولایت زشعف
شدشکوفا و برآن برگ و بَرى آوردست
ازطراوت چمن حُسن و مَلاحت نازد
برجِنان زانکه گل بارورى آوردست
طور عصمت به تجلّى شد و سرشار سرور
که زنور رخ موسى قمرى آورد است
مِهر و مَه واله وشیداى جمالش زیرا
آیت کوثرسرمد پسرى آورداست
کاظم آل نبى موسىِ طور علوى
باخود از لطف خدا خوش سیَرى آوردست
هفتم ماه صفرآمدو ازلطف خدا
تاکند هدیه به صادق گُهرى آوردست
نه فقط روى زمین بلکه بُود هر دوجهان
مستِ آن باغ که باخود شجرى آوردست
هفتمین حجت حق باب حوائج موسى
شیعه رابَهرشفاعت خبرى‏ آوردست
تاکندسِیر جمالش همه دَم روح «امین»
بَهر پرواز بر اوبال و پرى آوردست
شاعر : حاج رضا فلاح (امین)
 

 

 

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
امشب، زیباترین گل 
از گلستان مهربانى و عطوفت شکوفا مى‏ شود.
گل بى‏ خار که رایحه دل‏انگیز مهربانى 
با خلق را به مشام جان مى‏ رساند. 
گلى که هیچ‏گاه رخ در نقاب خشم نکشید 
و شمیم روح‏فزاى عفو و گذشت را در فضاى دل‏ها پراکند.
 
 
 
دل را به دسته گل‏هاى انتظار آذین مى ‏بندیم 
وچشم به راه مولود فضیلت‏ها 
و سرمشق دفتر عارفان و سالکان، 
امام موسى کاظم علیه‏السلام مى‏ نشینیم 
و ندا سر مى‏ دهیم: 
اى سرمشق مقاومت و صبورى! 
ى اسطوره پرشکوه و هارون‏شکن! 
اى مهربان! خوش آمدى.
 
 
 
 
 
 
 
خجسته میلاد هفتمین خورشید هدایت ،‌هفتمین گل بوستان امامت و ولایت 
امام صبر وشکیبائی ،‌باب الحوائج ، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
برشیعیان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام مبارک باد 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
پیک سعادت داد این بشارت 
تابیده هفتم مهر ولایت
آمد این مژده از حى تبارک
میلاد موسى بن جعفر مبارک
عیدولادت امام شکیبایی برشما مبارک باد 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
زمین را از صفا زیور ببندید
به اوج آسمان اختر ببندید
به مژگان خاک این ره را زدایید
بر آن بال ملائک را گشایید
میلاد کاظم آل محمد (ص) مبارک باد
 
 
 
 
 
 
مژده ى میلاد تو، نفحه ى باد صباست
رایحه ى یاد تو با دل ما آشناست
آمدى و باب هر حاجت دلها شدى
باب حوائج تویى، نام تو ذکر خداست
میلاد نور مبارک
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مژده ای دل که شب میلاد کاظم آمده
فاطمه بر دیدن موسی بن جعفرآمده
کاظمین امشب چراغان ازوجود کاظم است
خانه ی صادق چراغان از حضور کاظم است
ولادت هفتمین کشتی نجات و هدایت مبارک باد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.