تاریخ اماکن مکه ومدینه(28): ازکتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی


سعی بین صفا ومروه

 

 

درمورد علت سعی بین صفاومروه روایات متعددی داریم که با تعبیر مختلفی از آن یاد کرده اند ودر روایتی از امام صادق ع) نقل شده است که فرمودند : هنگامی که ابراهیم  ع) اسماعیل را در مکه گذاشت وبر گشت ، اسماعیل تشنه شد ودر آن زمان بین کوه صفا ومروه درختی  وجود داشت  مادر اسماعیل طفل را گذاشت ودر طلب آب، آمد روی کوه صفا  ایستا د وصدا زد  : آیا در این وادی کسی هست ؟ پاسخی نشنید ، رفت به طرف مروه ودوباره فریاد کشید :  آیا در این وادی  انیسی وجود دارد ؟ باز هم پاسخی نشنید . مجدد  بطرف صفا رفت وهمین  اعما ل وکلمات را هفت مرتبه  تکرار کردوپاسخی نشنید وخداوند سعی بین صفا ومروه را سنت قرار داد .[1]

طبق روایت فوق علت وجوب سعی بین صفاومروه اقدامات وتلاش های فراوان  هاجر همراه با دعا وناله وی بوده است ، یعنی او  پس از دیدن سرابها  یا  آبهای کاذب وگمراه کننده دنیوی ، تلاش کرد ، دوید ، فریاد کشید،هفت بار فاصله بین صفاومروه را همراه بااضطراب  ونگرانی برای نجات جان اسماعیلش طی کرد ،ضجه زد ،ناله کرد ،استمداد جست ،سعی فراوان او به جائی نرسید، نامید از همه مظاهر مادی اما قلبی سرشار از امید به خدای رحمان ورحیم ، بادلی شکسته واشکی جاری ،قدم های خسته وپاهای کم رمق ،دستهای خالی از آب و لرزان از تشنگی ، به طرف فرزند خود برگشت ،ناگاه تبلور لطف خدارا باچشمه آبی جوشان وجاری ،مشاهده کرد ، وحاصل تلاش خود در دل شکسته وفریاد یا الله خود یافت ،تابه همه مادران وپدران تاریخ اعلام کند ، ضمن  انجام کار وفعالیت ،بدانید، تنها روزی را با تلاش ودویدن مادی نمی دهند،قلب شکسته  همراه بادعا ومعنویت ، باید چاشنی کار باشد، او همه بندگانش را دوست دارد ،به همه روزی می دهد ، دست همه می گیرد ، به هم عنایت دارد ،صفاومروه وکعبه یک علامت است برای تقرب به او ، ودر روایت دیگری درمورد سعی بین صفاومروه نقل شده است که ،راوی می گوید از امام صادق ع) سؤال کردم علت سعی بین صفا ومروه چیست ؟ امام فرمودند : بعلت اینکه در آن وادی شیطان بر ابراهیم ع) ظاهر شد وابراهیم تلاش کرد واز شر ابلیس رهائی جست وآنجا منزل گاهای شیطان است.[2] ( بنظر می رسد که این روایت  باروایت قبل قابل جمع باشد زیرا در آن وادی شیطان تلاش فراوانی کرد تا صبر هاجر وابراهیم را برباید تاشاید آن ها در تنگنای آزمون الهی چیزی را برزبان جاری کنند که شایسته مقام آنان نباشد ،لکن آنها با سعی مادی ومعنوی خود بر شیطان پیروز شدند واین سعی خالصانه را برای همیشه تاریخ نزد خداوند به اثبات رسانده وبه نام خود ثبت کردند) .

  هروله    

هروله ،بخشی ازعمل سعی است ،اما همراه باتلاش بیشتر ، عملی شبیه دویدن، در مورد علت هروله ازامام صادق ع) نقل شده است که: فرمودند :در آن وادی ابلیس بر ابراهیم ع) وارد شد جبرئیل به ابراهیم ع) دستور داد با او شدید  رفتار  کن .ابراهیم ع ) شدید برخورد کرد واز وی فرار نمود ،  واین عمل یعنی هروله سنت شد.[3]

وبه عبارت دیگر هروله ،دویدنی است به امر خداونددرقسمتی از محل سعی،باقصد تقرب به او،مکانی که، با علامت خاص وچراغ سبز، مشخص شده است  ،یعنی سعی مضاعف ،جهت رفع تکبر ولابد باخواص فراوان تراز سعی عادی ومعمولی ،همانگونه که از امام صادق ع) نقل شده است که ، فرمودند :برای خداوند عز وجل هیچ عبادتی دوست داشتنی تر از موضع  سعی نیست . زیرا هر جبار عنید ی در آنجا ذلیل می شود.[4]      

جهت تقریب ذهن می توان در قالب مثالی این چنین بیان کرد :گاهی مجلس مهم وباعظمتی توسط یکی از مقامات عالی برپا، می شود ،تعدادی از بزرگان ومسؤلین درآن محفل شرکت می کنند، هرکسی جایگاه خاص خودش را دارد ،وبرحسب مسؤلیت های اجتماعی ، برای خویش شؤناتی قائل است، وصاحب مجلس عرفا نمی تواند به بزرگان  وشخصیت های حاضردستوری دهد که در آن مجلس کاری انجام دهند ،از باب مثال به یک رئیس جمهور یاوزیر بگوید بدو برو ظرف هارا بیاور ،یا بدو برو لیوان هارا بیاور، یا بدو فلان کار  را انجام بده  ، نوعا هم چنین اتفاقی نمی افتد ، و اگر کاری هم داشته باشد به صورت تقاضا وخواهش بیان می کند ، لکن به کسی که شأن او نزد صاحب خانه مهم نیست یااصولا شأنی برای او قائل نیست هرچند آن فرد برای خودش شؤناتی داشته باشد، همانند فرزند کوچک خودش هرچند مهندس یادکتر باشد یا مسؤلیتی داشته باشد، یاکسی که مأمور پذیرائی است، می گوید بدو برو ظرف هار ا بیاور ،بدو برو قاشق هارابیاور ،بدوبرو آب خوردن بیاوروامثال آن ، و اطاعت از دستور ودویدن برای انجام وظیفه  همراه با غرور وتکبر نمی سازد ،تکبر فقط زیبنده خداوند است ،وبقیه باید عبد وذلیل باشند ،ودر درگاه او همه مساویند،حال پرودگار حکیم، مردم را به حج فراخوانده است ، اقوام وملل مختلفی پاسخ مثبت داده ، و در این کنگره عظیم شرکت کرده اند وسایل شکستن غرور وتکبر رابرای همه فراهم نموده است ومیقات راجلوه گاه حضوروریزش مظاهر مادی آنها قرار داده است ، آنچه را در دنیا موجب مباهات وتکبر است اعم از کفش وکلاه ولباس وعطر وسلاح و مرکب سرپوشیده وسایر زیور آلات ، از آن ها دور ساخته است، سربرهنه وپابرهنه ،اشک ریزان و لبیک گویان وارد حریم کعبه شده وبر گرد خانه اش طواف کرده اند ،نماز خوانده وسر بر آستان بندگی اش سائیده اند ،باید آنهارا به مرحله دیگری ، به صورت میدانی فراخونی کرد ممکن است کسی هنوز در خیال خام خودش به عنوان شخصیت بزرگ یامسؤل بلند پایه یا رئیس جمهور یک کشوربرای خودش غرور کاذبی قائل باشد ، وخداوند می خواهد بفرماید تو هرکه هستی در درگاه ما بنده ای ضعیف وذلیلی بیش نیستی،اگر، آیه  اللهی ، رئیس جمهوری،  وزیری ،ارتشبدی ، سپهبدی ، سرلشکری،سرتیپی ،   استانداری ، فرمانداری ، وکیلی ، بازاری هستی و..... باید در درگاه خداوند ، ذلیل وخوار باشی ،غرورت را بریز ، تکبرت راکنار بگذار ، مطیع محض باش،همانند بچه ای  در برابر پدر ،عبدی دربرابر مولا ، بی ریا وبی تکبر خدمت کن،اجرای دستور نما، تمرین کن تا عادت شود، تلاش کن، سعی کن ، مبادا یادت برود تکرار کن ،هفت بار تمرین کن  عزت تو در این است ،خاضع باش،خاشع باش ،تکبر نکن ،تو مخلوقی ،بنده ای .بدو ، به امر او بدو، هروله کن



[1] -همان ص 234ح3

[2] - سالت :أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع لِمَ جُعِلَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ لِأَنَّ الشَّیْطَانَ تَرَاءَى لِإِبْرَاهِیمَ ع فِی الْوَادِی فَسَعَى وَ هُوَ مَنَازِلُ الشَّیَاطِینِ. همان ح 5

[3] -  عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ صَارَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ لِأَنَّ إِبْرَاهِیمَ ع عَرَضَ لَهُ إِبْلِیسُ فَأَمَرَهُ جَبْرَئِیلُ ع فَشَدَّ عَلَیْهِ فَهَرَبَ مِنْهُ فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ یَعْنِی بِهِ الْهَرْوَلَةَ همان  ص 234  ح 4

[4] - قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْسِکٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مِنْ مَوْضِعِ السَّعْیِ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ یَذِلُّ فِیهِ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ .همان ح 7


 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.