به گزارش پایگاه تحلیلی ظهور آنلاین: این واقعیتی است که خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله را در روز سقیفه کشتند و قتل و مسمومیت آن ها را رد طول تاریخ از آن زمان رقم زدند و این مسأله ای است که حضرات معصومین علیهم السلام در گفته ها و اظهارنظرهای خود بارها از آن سخن گفته اند. و بدین سان امام باقر علیه السلام و در پی او امام صادق علیه السلام و دیگران در صف و خطی قرار دارند که فرجام شان شهادت است و این مسأله ای است که از خود آن ها نقل شده: «مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَو مَقتولُ»؛ هیچ یک از ما امامان نسیت، جز آن که مسموم و یا مقتول است…[۱]
دفن و مزار
…امام باقر علیه السلام از دنیا رفت و خبر مشهور این واقعه در ۷ ذی الحجه سال ۱۱۴ اتفاق افتاد اگر چه اسناد دیگری هم در این زمینه وجود دارد. تشییع آبرومندانه ای از او به عمل آمد و امام صادق علیه السلام بر جنازه پدر نماز گزارد و او را در بقیع، در جوار پدر بزرگوارش دفن کردند و مزار او زیارتگاه است…[۲]
مسموم شدن امام باقر علیه السلام
آن چه مسلم است این است که امام باقر علیه السلام با طرح مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملک، مسموم شده و به شهادت رسید، ولی عامل و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست. بعضی می نویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملک (پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود. و بعضی می نویسند: زید بن حسن به دستور هشام، زهر را به زین اسب مالید و اسب را به حضور امام باقر علیه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزیر بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه ای که ران هایش متورم شد و سه روز به سختی در بستر بیماری افتاد و سرانجام به شهادت رسید.
آن حضرت ساعات آخر عمر، کفن های خود را که پارچه سفیدی که با آن احرام به جا آورده بود مشخص نمود.
از کف برفت صبر و نماندش دگر قرار دین شد تهی زمخزن اسرارکردگار
از ضعبرجبین منیرش عرق نشست ارکان پنجمین امامت زهم شکست
گاهی زبان به ذکر حق و گه شدی به هوش از دل کشیده آه شرربار و شد خموش[۳]
امام باقر علیه السلام در بستر بیماری
کلینی به سند صحیح از زراره روایت کرده است که گفت روزی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بر سر کوهی ایستاده ام و مردم از هر طرف آن کوه به سوی من بالا می آمدند چون مردم بسیاری در اطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد و مردم از هر طرف آن فرو می ریختند، تا آن که جماعتی بر آن کوه باقی ماندند و این اتفاق پنج مرتبه تکرار شد، گویا آن حضرت این خواب را به وفات خود تعبیر فرموده بود، که بعد از گذشت پنج شب از این خواب به رحمت ایزدی پیوستند.
در کافی و بصائر الدرجات و سایر کتاب های معتبر روایت کرده اند که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: که پدرم بیماری سختی گرفته بود و بیشتر مردم از بیماری حضرت ترسیدند و اهل بیت آن حضرت را به گریه درآمدند که امام باقر علیه السلام فرمود: من در این بیماری از دنیا نخواهم رفت زیرا دو نفر نزد من آمدند و به من چنین خبر دادند پس از آن بیماری صحت یافت و مدتی و سالم بود. و برای من زمین را بشکاف و گود کن زیرا که من فربه هستم و در زمین مدینه برای من نمی توان لحد ساخت.
علت فرمایش حضرت آن است که زمین های مدینه سخت بودند به جای آن که قبر را به اندازه قد متوسط انسان گود کنند، معمولاً برای قبر در آن زمین ها لحد درمی آوردند یعنی حفره ای به اندازه جسد در دیوار قبر در سمت قبله درست می کردند و چون امام صادق علیه السلام فربه و چاق بودند و در دیوار قبر به سختی جای می گرفتند، لذا وصیت کردند که زمین را برای این امر گود نمایند تا ایشان به آسانی و بدون مشکل در قبر شریفشان جای گیرند.
پس گفتم: ای پدر بزرگوار من امروز تو را از همه وقت سالم تر می بینم و ناراحتی در تو مشاهده نمی کنم حضرت فرمود: آن دو نفر که در آن بیماری صحت و سلامت من را خبر دادند در این بیماری به نزد من آمدند و گفتند: در این مریضی به عالم آخرت رحلت می نمایی و به روایت دیگری فرمود: که ای فرزند، مگر نشنیدی حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام من را از پس دیوار ندا کرد که ای محمد بیا و زود باش که ما انتظار تو را می کشیم.
کلینی به سند حسن روایت کرده است که حضرت امام محمد باقر علیه السلام هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. و به سند موثق از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که پدرم گفت: ای جعفر از مال من برای ندبه کنندگان وقف کن که ده سال در منی در موسم حج بر من ندبه و گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند.
کلینی به سند معتبر نیز روایت کرده است که چون امام محمد باقر علیه السلام به جهان باقی رحلت نمود، حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: که هر شب در حجره ای که آن حضرت در آن وفات یافته بود، چراغ می افروختند.
شیخ عباس قمی می گویند: که در تاریخ وفات آن حضرت اختلافست و وفات ایشان در روز دوشنبه هفتم ذی الحجه سال صد و چهاردهم به سن پنجاه و هفت سالگی در مدینه مشرفه اتفاق افتاد. وفات ایشان در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده که آن حضرت را ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده است. قبر مقدس آن حضرت به اتفاق همگی در بقیع، پهلوی پدر و عم بزرگوار خود، حضرت امام حسن علیه السلام قرار دارد.
نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر یا باقر العلوم است، بدین جهت که: دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هر یک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
کنیه امام “ابوجعفر” بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن علیه السلام و از سوی پدر به امام حسین علیه السلام می رسید. پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین، علی بن الحسین علیه السلام است.
تولد حضرت باقر علیه السلام در روز جمعه سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری در مدینه اتفاق افتاد. در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهدا کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد.
دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال ۹۵ هجری که سال درگذشت امام زین العابدین علیه السلام است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ ه. یعنی مدت ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشته است.[۴]
پی نوشت ها:
۱- به نقل از کتاب احیاگر تشیع.
۲- به نقل از کتاب احیاگر تشیع.
۳- به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله.
۴- به نقل از کتاب منتهی الآمال.